استراتژی های مکمل و پشتیبان در طول شیمی درمانی و پرتو درمانی با طب سوزنی – بخش سوم داستان درمان جوی
ابتدا تشریح کامل نمونه موفق درمان سرطان با طب سوزنی در ایالات متحده – قسمت اول و نقش طب سوزنی در مراقبت های مربوط به سرطان – بخش دوم داستان درمان جوی را مطالعه کنید
در جلسه دوم، یک دوره درمان منطبق با پروتکل هایی که پزشک سرطان شناس او انجام میداد را برای جوی شرح دادم. او تصمیم گرفته بود که تنها توده های سرطانی را جراحی کند و به دنبال آن شیمی درمانی و پرتو درمانی انجام شود و عمل برداشت سینه را نپذیرفته بود. برنامه درمانی من شامل برنامه هفتگی طب سوزنی قبل از انجام جراحی بود تا به سیستم ایمنی او کمک شود و پس از انجام جراحی و در طول شیمی درمانی و پرتو درمانی سریعتر بهبود یابد. یک رژیم غذایی برای کمک به عملکرد های حیاتی بدن طی درمان های ضد سرطان به او پیشنهاد دادم و نسخه ای ترکیبی از گیاهان دارویی بر اساس معیارهایی همچون سن و مزاج او، نوع ماده شیمی درمانی و طول دوره درمان های ضدسرطان برای او تجویز کردم.
جوی برای بیش از نه ماه برای طب سوزنی و درمان های گیاهی مراجعه می کرد- گاهی مراجعه را در روز پس از شیمی درمانی که باعث استفراغ و از بین رفتن اشتها در وی شده بود، انجام می داد. اما همیشه می گفت که طب سوزنی و گیاه درمانی باعث بهبودی سریعتر وی شده است. اغلب با احساس سلامت و بهبودی و انرژی بیشتر از تخت طب سوزنی پایین می آمد. او دوره درمانی نه ماهه خود را با جدیت ادامه داد هرچند مزایای صرف زمان برای استراحت و ارزیابی زندگی شخصی او را برایش شرح داده بودیم. او احساس می کرد با ادامه درمان، دلیلی محکم برای هر روز صبح بیدار شدن خواهد داشت. همچنین در اکثر مواقع تعداد گلبول های سفید خون در محدود نرمال قرار داشت و در طی کل دوره درمان تنها به یک بار تزریق نوپوژن (Neupogen) احتیاج داشت که برای افزایش تولید گلبول های سفید خون در مغز استخوان تجویز می شد تا تعداد آن ها به دلیل عوارض جانبی داروهای شیمی درمانی سرکوب کننده سیستم ایمنی کم نشود.
جوی در طول شیمی درمانی و پرتو درمانی همچنان قوی و پرانرژی بود، رژیم های غذایی، طب سوزنی و درمان های گیاهی را به همان روشی که تجویز می شد بطور منظم ادامه می داد. مسلما با بحران های روانی روبرو بود اما او را برای ارزیابی مجدد زندگی خود و پیدا کردن اهداف زندگی و آنچه که واقعا برای او اهمیت داشت تشویق کردم. به او گفتم تمام بیماری ها در اصل علائم عدم توازن در زندگی ما هستند. او درمان با یک روان درمان را آغاز کرد و به گروه های حامی سرطان در انجمن های خیریه و کلیسا پیوست.
سرطان باعث بروز تغییرات مثبت در زندگی می شود
حدودا زمانی که هشت ماه از تشخیص سرطان در جوی گذشته بود روزی در دفتر کار من گفت که تصمیم دارد از کار خود کناره گیری کند. او به این نتیجه رسیده بود که کار کردن با یک کارفرمای گستاخ کاری بیهوده است و او با ادامه این شغل از تغذیه روح خود بازمانده است. دلیل او نیز این بود که چون پستان ها اندام هایی برای تغذیه کودک هستند، بیماری او نمادی از این واقعیت است که او از مدت ها پیش از رشد و تعالی در زندگی دست کشیده است. رسیدن به این واقعیت او را برای انجام تغییراتی که سالها از آن ها وحشت داشت آماده کرده بود. همچنین او تغییراتی در خانه نیز آغاز کرده بود و زمان هایی را برای حکاکی روی ظروف سفالی و دیگر کارهای مورد علاقه خود صرف می کرد. بچه های او مسئولیت پذیرتر شده و نسبت به کارهای شخصی خود و کارهای مربوط به خانواده تعهد بیشتری نشان می دادند. جوی با همسر خود صمیمی تر شده و وقت بیشتری را با او و خانواده می گذرانید. نمی توان گفت مسائل دردناک در زندگی جوی و اطرافیانش در طی این مدت وجود نداشت اما این تغییرات ارزش تحمل سختی ها را داشت که با افزایش شادی و رضایت در زندگی وی مشهود بود.
پس از جلسه دوم شیمی درمانی جوی با سر تراشیده و کلاه گیس پیش من آمد. روز بسیار ناراحت کننده ای برای او بود. ترسیده بود موهایش هیچ گاه دوباره رشد نکنند. من به او تضمین دادم که موهایش مجددا رشد می کنند و به او تونیکی گیاهی که فرمول آن توسط اجداد پزشک من به ارث رسیده بود دادم تا هر روز روی پوست سر ماساژ دهد. در ماه پنجم موهایش شروع به رشد کردند. یک سال پس از تشخیص بیماری در او و سه ماه پس از تکمیل درمان های ضدسرطان دیگر از کلاه گیس استفاده نمی کرد. با کمال تعجب موهایش ضخیم تر و فِردارتر از قبل بود. بسیار خوشحال بود زمانی که شنید از سرطان بهبودی کامل یافته است و من هیچوقت او را آنقدر خوشحال ندیده بودم.
در حدود نیمه های دوره درمان، جوی اعتماد بنفس خود از دست داد. خواهرشوهر او که مبتلا به سرطان سینه بود در اثر پیچیدگی بیماری و عوارض آن درگذشته بود. جوی آن روز افسرده و ناراحت در اتاق من نشست و حس می کرد تمام تلاش هایش بیهوده بوده و او نیز در مبارزه با سرطان شکست می خورد. از او خواستم مثبت فکر کند و به نیروهای درونی خود ایمان داشته باشد. او تا به اینجا در مدیتیشن و تمرین های چی گونگ چندان جدی نبود. نیروی کنترل خود بوسیله این تمرین های سنتی را برای او یادآور شدم. سپس یک درمان طب سوزنی تنها به هدف بهبود انرژی و خلق و خوی او انجام دادم. او آن روز با روحیه ای بهتر و افکاری مثبت مطب را ترک کرد. طب سوزنی به تنظیم سروتونین سطح خون در مغز و آزاد شدن اندورفین هایی که خلق و خو را سریعا بهبود می بخشند کمک می کند.
ادامه در قطع ناگهانی عادت ماهیانه و زندگی پس از آن (طب سوزنی) – بخش چهارم داستان درمان جوی