طب سنتی


Dr. Ansari 26 فروردین 1393 دقیقه مطالعه
طب سنتی

 

th1

th1

 

(خوانندگان محترم می توانند بااطلاعات ارائه شده دراین بخش ، مزاج خود را تشخیص دهند ( با مطابقت علائم هر مزاج با هر شخص ) و سپس با توصیه های غذایی، مزاج خود رااصلاح نمایند . تا بتوانندبه پیشگیری و درمان خود کمک کنند و اثرات بسیار شگرفی را مشاهده نمایند ). 

طب سنتی را بهتر است ، طب سنتی ایرانی بنامیم . ایرانیان با تاسیس دانشگاه جندی شاپور در 1700 سال پیش پایه گذاران طب سنتی بوده اند .

پس از ورود اسلام به ایران ، طب ایرانی که در این دانشگاه تدریس می شد و مطالبی از طب یونانی و طب هندی نیز به آن اضافه شده بود ، در کل جهان اسلام قدیم گسترش یافت و سپس دانشمندان بزرگی همچون ابن سینا ، زکریای رازی ، موجب گسترش آن شدند .

در طب سنتی ایرانی ، سلامتی را در حفظ تعادل (اخلاط ) می دانند . طب سنتی، معتقد است که در انسان چهار خلط داریم که عبارت است از : صفرا – دم – بلغم – سودا و چنانچه این اخلاط در بدن به تناسب وجود داشته باشد فرد دارای مزاجی معتدل ( یعنی سالم ) خواهد بود .

 

از نظر طب سنتی ، چهار عنصر داریم :

 

آتش (گرم و خشک )

هوا (گرم و تر )

خاک (سرد و خشک )

آب (سرد و تر )

که تن آدمی نیز مانند سایر موجودات و کائنات از این چهار عنصر تشکیل یافته است.

 

بدن از چهارخلط زیر تشکیل می شود:  

 

صفرا (گرم و خشک )

دم یا خون ( گرم و تر )

سودا (سرد و خشک )

بلغم (سرد و تر )

که در تن هر آدمی تناسب و تعادل این چهار خلط متفاوت می باشد و تعادل این چهار خلط در بدن هر کس به مفهوم برابری کمی این چهار خلط نیست بلکه منظور تناسبی خاص است که به مزاج و طبع وراثتی فرد بستگی دارد .

 

عریف مزاج : 

 مزاج عبارت از چنان کیفیتی است که از واکنش متقابل اجزای ریز مواد متضاد به وجود می آید مثل اختلاط هوا با آب ، یا آتش با خاک و … که حاصل این اختلاط می تواند پیدایش گرما ، سرما ، خشکی و تری در طبیعت ما بوده باشد . به طور خلاصه از اختلاط فیزیوکو شیمیایی این عناصر ساده طبیعت (هوا ،آتش ،خاک وآب )با یکدیگر کیفیتی به وجود می آید که به آن مزاج می گوییم .

 

هرگاه حاصل این اختلاط کیفی متضاد ( گرمی ، سردی ، خشکی ، تری ) در ترکیب خود با یکدیگر مساوی باشد مزاج معتدل به وجود می آید ولی اگر در ترکیب ،نا مساوی بوده باشند در آن صورت به وجود آورنده مزاج غیر معتدل خواهند شد مثال : طبع سودا که در آن سردی بیشتر از گرمی است و خشکی بیشتر از تری و در مجموع مزاجی خشک و تر محسوب می شود .

اگر چه از ترکیب این کیفیات متضاد می توان بی نهایت طبع و مزاج استخراج کرد ولی به طور خلاصه انسان یا طبع معتدل دارد یا دموی یا سودایی یا بلغمی  یا صفرایی و یا ترکیبی از این ها دو به دو یا سه به سه و … که در این صورت طبع و مزاج شخص به سوی پیچیدگی و اختلاط پیش می رود

مفهوم اعتدال مزاج در انسان یک مفهوم اعتباری است و از هر فردی به فرد دیگر فرق میکند و در واقع به هر کس از نظر مزاجی آنچه لایق اوست به او می دهند و ممکن است اعتدالی که در یک نفر صادق است در شخص دیگری صادق نباشد . یعنی اگر اعتدال مزاج یک نفر با سردی بیشتر برقرار بگردد برای شخص دیگر ممکن است با گرمی بیشتر برقرار شود و بالعکس . که با مطالعه ادامه بحث مزاج شناسی درک این موضوع سهل می گردد .

که در صورت عدم رعایت اصول سالم زیستن مانند تغذیه نامناسب ، فعالبت و کار زیاد و یا بی تحرکی و خواب و بیداری نامناسب و … با غلبه یک خلط یا چند خلط در بدن مواجه خواهیم شد که علائم غلبه اخلاط فوق را در بدن آدمی در زیر خواهیم آورد :  

 

1-غلبه صفرا :

بدن باریک ، گرمی زیاد از حد، سر کوچک ،شانه جمع شده و کوچک ،باسن نسبتا بزرگ ( البته نسبت به کمر باریکی که دارند ) ، بازوان باریک، اندام میانی نسبتا درشت ،پوست خشک، بینی بزرگ ( به دلیل حرارت زیاد قلب و کبد آنان ) ،کم مو، پوست متمایل به زرد ،رگ های برجسته، به شیرینی جات و چربی تمایل وجود ندارد، تمایل زیاد به ترشیجات و آب، رفتارهای تند عصبانیت ،تحرک زیاد، گیرایی زیاد و حافظه کم، در تمام فصول احساس گرما می کند ،سرما دوست، زرد شدن زبان و پوست و سفیدی چشم، جوش و آکنه های پوستی زیاد، بروز حساسیت های پوستی اگزماتیک، خارش و گرمی دست و پا ،موی غیر صاف، طاسی و ریزش مو در جلوی سر در سنین جوانی، زبر و خشکی زبان ،تلخ شدن دهان، بروز آفت دهان، استرس و اضطراب ،احساس خشکی در بینی، افزایش حرکات تنفسی، تشنگی مفرط، بی اشتهایی ،خواب کم ،پرکاری تیروئید، سردرد های مکرر (غیر از سینوزیت و میگرن ) ،فرورفتگی زیر چشم ها ،بیرون زدگی حدقه چشم ،سوزش سر دل ،ریفلاکس گوارشی، حالت تهوع و استفراغ، امکان یبوست مزاج، در غلبه صفرا بروز سنگ کیسه صفرا شایع تر است، زرد شدن رنگ ادرار ،واریس و مشکلات عروقی مانند واریکوسل و بواسیر، داغی کف پاها ،تخیل رویاهای زرد رنگ ،دیدن خواب های خشن و جنگ و دعوا،روحیات مردانه، تند شدن نبض، درد پهلو، احساس گزگز شدن بدن، احساس گرگرفتگی ،دیر مریض شدن ،خشکی و لاغری اندام ها ،بیش فعالی، جدی با پشت کار زیاد، کم حوصله، پرخاشگری، خشمگین، فوری از کوره در رفتن، لجباز ،علاقه به کشیدن سیگار بد حالی در سال های جوانی و تابستان، پهن بودن قفسه سینه، دراز بودن قد، میل جنسی متعادل و توان معمولی در نزدیکی کردن، سوزش جگر، ناراحتی معده، درد شقیقه، سرگیجه، خشکی و ترک خوردن پوست، جوشش فم المعده ،شوره سر ،بروز لکه های سفید و قهوه ای در صورت و بدن ،علاقه به خوردن یخ و آب یخ ،تند خویی و بهانه گیری ،حس بویایی و چشایی قوی و در کل مانند آتش فرد مبتلا به غلبه صفرا بی قرار و خروشان و گرم خشک می شود که برای   اعتدال آن باید سرد و تر تجویز شود

افراد صفراوي مزاج معمولا بر اثر فعاليت و ترشحات زیاد کبد دارای چهره ای زرد رنگ هستند ، به خصوص سفیدی چشمشان گرایش به زردی دارد ، بدنشان معمولا داغ است و نسبت به دیگر اشخاص نیم تا یک درجه تب دارند ، در بعضی از این افراد حالت هایی مانند داغ شدن بدن یا یخ کردن مشاهده می شود . عموما این نوع اشخاص دچار بيماري هاي پوستي مي شوند و موهایشان می ریزد و یا دچار موخوره می شوند . معمولا در چهره آنان لکه های سفیدی ایجاد می شود که توام با خشکی است و یا در بدنشان لکه های قهوه ای پیدا می شود . افراد صفراوی مزاج معمولا از حال و حوصله خوبی برخوردار نیستند و عموما حساس و زود رنج هستند و سریع عصبی می شوند و به دیگران پرخاش می کنند و یا از درون دچار خود خوری می شوند . در مجموع این افراد از چهره شادابی برخوردار نیستند و به غذاهای مصنوعی و با مزه های ساختگی ، مانند سس و رب زیاد و چاشنی هایی مانند آن عادت دارند و معمولا از یبوست مزاج رنج می برند و مدام دستخوش دگرگونی های روحی می شوند .

 

 

2- غلبه دم :

سرخی رنگ رخسار وزبان ، پوستی گرم و مرطوب دارند ، وجود دمل و جوش در بدن ، سرعت رشد مو زیاد ، سیاهی غلیظ و ماندگار مو ، وضعیت نرمال گوارشی ( نه یبوست و نه اسهال ) ، تمایل به خوردن گوشت و شیرینی ، شیرینی طعم دهان ( هنگام صبح ناشتا ) ترشحات عادی بینی ، وجود جوش و تاول در دهان ، خفقان ، سنگینی سر و بدن ، سنگینی گوشه خارجی چشم ها ، سنگینی گیجگاهی  ، فشار بالای خون ، کسالت نسبی ، احساس خستگی ، خواب زیاد ، سنگینی خواب صبح گاهی ، مشاهده مکرر رویای رنگ سرخ در خواب ، کندی فکر ، وزوز گوش ، نبض ستبر ، سرخی ادرار ، ناسازگار با محیط های گرم ، اندام درشت ، حرکات سریع و چالاک ، پر انرژی ، خوش مشرب ، شوخ ، آلرژی بهاره ، دست و دل باز ، بی خیال ، قوای بالای جنسی و جسمی ، سر بزرگ ، شانه های درشت و پر ، بازوهای ستبر ، درشتی استخوان سینه ، لب ، دهان و بینی بزرگ  (به علت قلب و کبد گرم ) چشم های درشت ، رگ های برافروخته ، عاشق پیشه ، تفکرات فیلسوفانه ، تنوع طلبی ، آکنه در شانه ، ریزش مو در وسط سر ، استعداد زیاد سکته قلبی و فشار خون ، با هوش ، ترشی جات را دوست دارند ، عرق گرم ، کندی حواس ، لزج بودن آب دهان ، قرمز شدن زبان ، خون آمدن از  لثه ، پر خوری ، وجود جوش های ریز در پیشانی و کمر و …

افراد دموي مزاج افرادی هستند که خون در بدن آن ها غلبه و طغیان نموده است ، گردش خون در بدن این افراد تسریع شده و چهره بر افروخته ای دارند ، ضربان قلب آنان تند و سریع و با فشار است ، معمولا خون گرمند و دمای بدنشان نسبت به دیگران بیشتر است و دارای حرکات تند و سریعی هستند ، با دیگران خیلی زود رابطه برقرار می کنند ودوست می شوند و به همان نسبت هم زود عصبی می شوند ، این افراد معمولا اضطراب خاصی دارند و مدام در تلاش و کوشش و فعالیت و حرکت اند .

 

3- غلبه سودا : 

موهای فرفری و ریز و خشک ، کم تر تاس می شوند ، سرمتوسط و نسبتا کوچک ، بینی کوچک ، ناخن های خشک ، خساسیت پوستی، جدی ، چشم های متوسط ، لب های باریک ، تیرگی دور چشم ، خورده خور و درون گرا ، تمایل به شوری جات ، اندام تحتانی سرد ، شکاک ، وسواسی ، اهمیت افراطی به ظاهر خود ، حس بویایی و شنوایی قوی ، رگ های نازک و باریک ، باریک اندام و خشکیده ، بدن عضلانی نیست ، سینه لاغر ، پوست خشک و تیره ، شکم کوچک ، منظم و دقیق ، غیر منعطف ، پوست سرد و خشک ، دمل های چرکی ، خال های سیاه و لک های تیره ، اگزما و خشکی پوست ، سرعت زیاد نمو مو ، سفیدی زود رس موها ، بدن پشمالو ، زبان بدون علامت و گاهی تیره ، دهان شور یا بی مزه ( صبح ناشتا ) ، سیری زود رس ، حساس به خوردن مواد خشک ، گرفتاری به یبوست به ویژه از نوع کولیت یا بیماری روده تحریک پذیر، سوزش دهانه معده ، رنگ ادرار عادی و گاهی تیره ، اسپاسم های عضلانی ، درد سیاتیک ، بی خوابی ،  دیدن رویای های سیاه رنگ و پرتگاه در خواب ، دیدن کابوس ، افسرده و گوشه گیر ، احساس گز گز شدن بدن ، هراس ، دودلی ، ترسو ، مردم گریزی ، علاقه به شوهر ، بی روح و سرد ، مغرور ، کینه ای ، علاقه به کشیدن سیگار ، کم حوصله و کم ظرفیت ، میل جنسی زیاد ولی توان جنسی کم ، حرص خوردن ، لاغری و پژمردگی جسم و روح ، بی نشاط و یبوست شدید ، سوزش هنگام دفع ادرار ، مدفوع تیره و قیر مانند ، شب کوری ، فکر زیاد ، بیماری کولیت .

رسوبات خون معمولا در بدن افراد سوداوی مزاج غلبه کرده و بیش تر می شود . این افراد معمولا دارای چهره ای گرفته و خسته هستند و روز به روز بر گرفتگی چهره آنان افزوده می شود و حال مساعدی ندارند . اکثر بیماران روحی را این گونه افراد تشکیل می دهند . این دسته از افراد مدام دچار خواب های آشفته و کابوس می شوند ، زیرا خود خوری در آنان بسیار زیاد است ، عموما دچار عطش می شوند ، از یبوست مزاج رنج فراوان می برند ، خیلی زود عصبی می شوند ، دوست دارند همه کار ها را خود به تنهایی انجام دهند . این افراد بسیار دچار افسردگی می شوند ، معمولا بسیار رئوف ، مهربان و دلسوز هستند و با خود در گیری فکری دارند و از آن رنج می برند .

 

 

4 غلبه بلغم :

رنگ روشن پوست ، سفیدی و نرمی پوست بدن ، سردی و رطوبت پوست ، سفیدی رنگ رخسار ، عرق سرد ، سردی دست و پاها ، لک و پیس ، خال های سفید و گوشتی ، زود سفید شدن ریش و مو ، چشم های سفید و آبی ، پف زیر چشم ها ، رقیق شدن آب بینی ، بروز سینوزیت و میگرن ، زبان باردار و مرطوب و سفید ، لکنت زبان ، بزاق زیاد و چسبنده ، عدم تشنگی ، ترشی طعم دهان ، ترش کردن ، آروغ ترش ، ضعف هاضمه ، نفخ معده ، ریفلاکس گوارشی ، کندی حرکات ، نبض ضعیف و نازک و کند و مبهم ، سفیدی ادرار ، تکرر ادرار ، مثانه عصبی ، شب ادراری در دوران کودکی، سنگ کلیه ، ورم پروستات ، خواب زیاد و کم بازده ،دیدن رویای آب ، برف ، رود خانه و سرمای سخت ، تخیل اشیای سفید ،درد ها ی استخوانی ، دندان ها و ناخن های نرم و شکننده دارند ، بیشتر از دیگران آرتروز استخوان دچار می شوند ، زانو ها  واستخوان هایشان سرو صدا می کنند ، ناسازگار با غذاهای سرد مثل ماست و ترشی ، بدحال در زمستان ، از کولر فرار می کنند ، به بخاری و پوشیدن لباس های گرم علاقه زیادی دارند ، زود به زود مریض می شوند ، فراموشکار ، کندی حواس و منگی ، سست اراده ، تنبل ، محافظه کار ، شوخ و خوش مشرب ،  ناتوانی و میل جنسی ضعیف ، جاری شدن آب در هنگام خواب ، ریزش موی زود  هنگام ، قولنج و درد کمر و پشت ، لقوه ( پارکینسون ) نقرس و تنگی نفس ، تپش قلب ، سرفه زیاد ، ضعف مثانه ، لکه های قهوه ای در سفیدی چشم ، ضعف بینایی ، چاق هستند ، سر کوچک ، چشم درشت دارند ، بینی کوچک ، پرکندگی عروق کم تا پنهان ، موی نازک و لخت با رنگ روشن ، حالت پف کرده دارند ، خستگی زود رس ، سرما گریز ، مسئولیت پذیر ، تمایل به شیرینیجات و …

در افراد بلغمی مزاج ، بلغم افزایش یافته و غالب است ، سیستم لنف آنان پرکار شده و علاقه زیادی به خوردن غذاهایی مانند لبنیات به خصوص ماست دارند ،معمولا تنبل و بی حال و سست و کسل هستند و بیشتر خواب را دوست دارند و در هر فرصتی که پیش می اید چرت می زنند ، عموما پوست بدن آنان سفید است و بدنشان نرم و لخت است و دارای استعداد چاقی هستند ، از انجام کارهای دقیق و حساس زود خسته می شوند و حوصله شان سر می رود و خواب به سراغشان می آید ، معمولا حرکات آرام و سنگینی دارند ، صورتشان پف آلود است ، معمولا بی خیال و خوش گذران هستند ، معمولا صبح که از خواب بیدار می شوند زیر چشمانشان پف کرده و بی حال وحوصله و سنگین هستند . آنان بیشتر در معرض بیماری های پوستی مانند برص یا لک و پیس هستند ، و در صورت رعایت نکردن تغذیه مناسب ، در معرض بیماری های مغز و اعصاب مانند بیماری ام اس ( MS ) يا پارکینسون و یا بیماری آلزایمر قرار خواهند گرفت .

5- غلبه توام اخلاط ( یا طبع مختلط ) :

حالت پنجمی هم وجود دارد و آن این است که امروزه به دلیل تهاجمات فرهنگی ، غذایی و اخلاقی و نظایر آن و آلودگی هوا و پراکنش تولید و توزیع نزله ها در بدن ، انسان ها دچار نوعی اختلاط اخلاط با یکدیگر شده و بسته به این که کدام دسته از خلط ها در وجود انسان با یکدیگر ممزوج شده باشند و کدام خلط به تنهایی غلبه پیدا کرده باشد ، شخص دچار نوعی شخصیت مجهول جسمی و روحی می گردد که وقتی به تنهایی بررسی می کنیم با هیچ یک از غلبه های چهار گانه قبلی انطباق کامل و جزء به جزء ندارد ولی وقتی دو به دو یا سه به سه بررسی می کنیم می بینیم که از هر یک از اخلاط مطرح شده چیزی در وجودمان است . عمده آن است که شما در بررسی طبع بیمار ابتدا ببینید سردی طبع دارد یا گرمی ( که لباس گرم پوشیدن ، یا فرار از کولر ملاک خوبی برای این گونه تفکیک ها است ) و سپس بررسی کنید که تر مزاج هستید یا خشک مزاج ( که چاقی و ادم  پوستی ملاک مناسبی برای تشخیص می باشد ) و در نهایت بهترین بررسی ها برای تشخیص طبع ، شناخت طبع غالب ( یا طبع اکتسابی ) اشخاص است و اینکه ببینیم کدام خلط در بدن ما غلبه دارد که بقیه به آن اندازه غبه ندارند ، و آنگاه شروع به درمان خلط غالب در خود بنماییم .

 

 اعتدال مزا ج:

این گونه افراد سراسر وجودشان در اعتدال است ، دفع موهای زائد در آنها معتدل است و از مجرای عادی خود بیرون می ریزد .

اعتدال در لامسه ، گرمی ، سردی ، خشکی ، تری ، نرمی ، سختی ، سفیدی مایل به سرخی ، فربهی ، لاغری ولی با اندکی گرایش به فربهی دارند .

رگ های شخص معتدل المزاج نه بسیار برجسته و نه بسیار فرو رفته در گوشت و موهای شخص معتدل المزاج از نظر پر پشتی ، کمی ، تجعد و صافی معتدل است و در خرد سالی رنگ مو به زرد مایل به سرخی ( طلایی ) می زند و در ایام جوانی مشکی است ، خواب و بیداری شخص معتدل است و حرکات اندام ها موزون و با سهولت انجام می گیرد و نیروی فکر و خیال او زیاد و .. که انسان های معتدل المزاج فوق العاده کم پیدا می شوند و بر اساس نظریاتی تمام انسان ها گرایش به یک مزاج دارند و در قالب مزاج خود می توانند به اعتدال برسند

 

بحث :

اگر می بینید که از هر یک از غلبه های اخلاطی بر خی از خصوصیات را دارید و برخی دیگر را ندارید ، علت آن است که خلط های دیگر در خون شما باعث تغییر رفتار یا علامت در شما شده است . ممکن است یک خلط حتی باعث تغییر مزاج برخی از اندام های شما شده باشد که در آن واحد به سایر اندام های بدن شما کاری نداشته باشد مثلا زیادی سودا گاهی می تواند مزاج همه یا اکثر اندام های شما را تغییر دهد ( روی مغز باعث عصبانیت یا افسردگی شود – روی دستگاه گوارش باعث پرخوری و یبوست گردد – روی پوست باعث تیرگی رنگ یا اگزما شود – روی چشم باعث گودی و گردی حدقه چشم و گرفتگی و تاری کنار چشم و .. ) و با این که همین خلط سودا به جای دیگری از بدن کاری نداشته و فقط در بدن شما منجر به پیدایش یبوست شدید گرد . لذا می بینید که یک فرد با غلبه بلغم که معمولا بایستی علائم بلغم داشته باشد فقط در برخی موارد دچار علائم سودا هم شده است که این موضوع حکایت از پیدایش طبع مختلط در وجود شمارا دارد .

 

راههای آسان برای تشخیص طبع غالب :

در مطالب فوق سخن از چهار طبع صفرا ، دم ، سودا و بلغم آدمی به میان آمد یاد گرفتیم که طبع پنجمی هم وجود دارد که از آن به طبع معتدل تعبیر می کنیم و بیشتر این طبع در افراد خاص معنوی و وابستگان به درگاه الهی دیده می شود اما در میان طبایع چهار گانه غلبه دم اگر چه خود یک مریضی حساب می شود ولی تقریبا آن را معادل سلامتی می دانیم و بقیه طبع ها به تناسب از طبع اعتدال دورتر می شوند . در این قسمت متذکر می شویم که چه اشخاصی گرم مزاجند و چه اشخاصی سرد مزاج و سپس در بین گرم مزاجان کدام گروه صفراوی مزاج هستند و کدام گروه دموی مزاج و همچنین در بین سرد مزاجان کدام گروه بلغمی مزاجند و کدام گروه سوداوی . بسیاری از مردم که تا کنون این مقاله را مطالعه ننموده اند ، هنوز این سوال برایشان باقی است که آیا ما سرد مزاجیم یا گرم ؟ آیا صفراوی ایم یا دم ؟ آیا بلغمی هستیم یا سوداوی ؟ زیرا آنان با مطالعه مطالب فوق می بیند که از هر کدام از طبایع چهارگانه مطرح شده یک علامت واضح دارند !!! و به همین دلیل در تشخیص طبع غالب خود مات و هیران مانده اند . ولی شما باید در شروع کار سرد مزاجی را از گرم مزاجی تفکیک کنید . برخی از مردم فکر می کنند سرد مزاجی همان است که میل جنسی اش کم شده باشد یا اینکه وقتی سردی می خورند حالشان بدتر شود یعنی خوردن سردی به آنها نمی سازد یا اینکه انگشتانشان دائما سرد است و … ولی وقتی خوب فکر می کنند می بینند که از حالات گرمی نیز چیز هایی در وجودشان دیده می شود مثلا گاهی با خوردن گرمی حالشان بدتر می شود و گاهی هم با خوردن سردی و لذا این موضوع آنان را در تشخیص طبع خویش گمراه می نماید که بالاخره ما گرم مزاجیم یا سرد مزاج ؟ و این مطلب را در افراد  گرم مزاج هم زیاد مطرح می شود که اگر ما گرم مزاجیم پس چرا نمی توانیم سردی را بخوریم ولی گرمی را  راحت تر می خوریم ؟ پس لابد ما سرد مزاجیم که گرمی را راحت تر می خوریم و جواب این است :

بسیاری از بیماری ها طبع سرد دارند و بعضی طبع گرم ، و چون در شرایط عادی گاهی یک ، دو ، یا سه و یا بیشتر از بیماری ها مثل کم خونی یا قند خون و نظایر آن به طور همزمان در وجود کسی پیدا می شوند که هر کدام به سهم خود بر زمینه طبع غالب مریض از نظر سردی و گرمی تاثیراتی را می گذارند شمارا در پیداکردن طبع اصلی خود ، در لابه لای این تاثیرات گوناگون سرد و گرم مختلف گمراه می نمایند . درست مثل این می ماند که اسم اصلی شما علی باشد ولی سه چهار اسم مستعار دیگر داشته باشید و حال در بیشتر اوقات شما خود را مازیار می شناسید زیرا به آن اسم شما را بیشتر صدا می زنند و اسم اصلی علی فقط هنگامی کاربرد پیدا می کند که کار محضری یا دفتر پیدا می کنید در حالی که در اکثر اوقات شما خود را با اسم جعلی مازیار می شناسید این جا هم خمینطور است زیرا فردی که ریشه اصلی طبعش سودا است فکر می کند که همیشه باید مزاج سرد و خشک داشته باشد و اگر یک روز علائمی از گرمی و یا تری در وجودش پیدا شد لابد تشخیص طبع سودا در وجودش متزلزل می گردد حال آنکه اینطور نیست زیرا فرد سوداوی در اکثر حالات سودا دارد ولی ممکن است در شرایطی و به طور موقت ، اثراتی از هر سه طبع دیگر را نیز در خود حس کند . مثلا در حالی که سردی دارد ، گاه احساس گرگرفتگی هم بنماید و گاه احساس کند بلغم هم پیدا کرده و خوردن چیزهای بلغمی مثل ماست او را بسیار تحریک می کند و یا برعکس صفرا هم پیدا کرده و با خوردن گرمی جات مانند ادویه و فلفل فورا سر و صورت کهیر می زند و الی آخر …

اینک قاعده ای را به شما یاد می دهیم که در ابتدا تشخیص سرد مزاج از گرم مزاج را برای شما آسانتر نماید و آن عبارت است از اینکه : آیا در بیشتر حالات شما ، لباس زیاد می پوشید یا خیر خصوصا در زمستان ، زیرا کسانی که طبع سرد دارند تحمل سرما را ندارند و کسانی که طبع گرم دارند تحمل گرما را ندارند . لذا بر اساس این قاعده سه دسته از افراد را می شود شناسایی نمود :

1-  افرادی که به طور واضح سرد مزاجند و معمولا بیشتر از دیگران لباس می پوشند .

2-  افرادی که گرم مزاجند و کمتر از دیگران لباس می پوشند .

3- وبالاخره افرادی که در زمستان  لباس زیاد می پوشندودر تابستان هم کم می پوشند.

و حال با توجه به تقسیمات فوق گروه اول واضحا سرد مزاجند گروه  سوم هم به طور واضح فقط در فصل زمستان یا پاییز سرد مزاج محسوب می شوند زیرا گرم مزاجان در همه فصول گرمی طبع دارند و زمستان هم لباس زیادی نمی توانند بپوشند . پس نتیجه می گیریم که سردمزاج ، کسی است که یا واضحا و در همه فصول سردی طبع دارند و یا اینکه فقط در فصول سرد ، سردی مزاج پیدا می کنند و برعکس ، گرم مزاج کسی است که در همه فصول گرمی طبع دارد و در اکثر اوقات سال لباس زیاد نمی پوشد.

حال در بین سرد مزاجان گروه بلغمی ها ،کسانی هستند که در چهار فصل احساس سرما می کنند. ولی گروه سوداوی مزاج ها خیلی احساس سردی نمی کنند و در برخی فصول سال حتی حالت عادی از نظر احساس سرما دارند و اما در بین گرم مزاج ها ، گروه صفراوی مزاج همیشه و در هر چهار فصل حرارت بدنشان بالاست و همیشه از گرما شاکی هستند و در بقیه فصول خیلی احساس بدی ندارند . به طور خلاصه نتیجه می گیریم که 1-  صفراوی ها در تمام فصول سال ، خصوصا در تابستان ( زیرا مزاج تابستان گرم و خشک است  ) حرارت بدنشان بالاست آنقدر که در هیچ فصلی نیاز به پوشیدن بدن خود ندارند .

2-  دموی ها فقط در فصول گرم سال (تابستان ) حرارت بدنشان بالاست ولی در پاییز و زمستان به لباس های گرم احتیاج پیدا می کنند .

3- بلغمی ها افرادی هستند که در تمام فصول سال ، مخصوصا در زمستان احتیاج مبرم به پوشیدن لباس گرم دارند . ( زیرا مزاج زمستان سرد و تر است )

4- سوداوی ها هم مثل دموی ها فقط در فصول سرد سال یعنی پاییز و زمستان به لباس های گرم احتیاج دارند و در سایر فصول بر خلاف بلغمی ها خیلی احساس سردی نداشته و حالت عادی دارند .

5- و بالاخره گروه پنجمی وجود دارد که اگر چه با یکی از شرایط گفته شده فوق منطبق بوده ولی قسمتی از بدنشان ( مثل نوک انگشتان دست ) همیشه سرداست و یا همیشه گرم است ( مثل کف پا ) .

لازم به توضیح است که برخی از بیماری ها خصیصه شان این است که قسمتی از بدن را گرم و یا برعکس سرد کنند و همین امر باعث اشتباه شما در تشخیص طبع می شود مثلا کم خونی خصوصیتش این است که نوک انگشتان دست و پاها را سرد کند و برعکس یائسگی باعث گرگرفتگی سرو صورت و چربی خون خصوصا کلسترول باعث داغی کف پا می شود و ممکن است سینوزیت باعث احساس سردی شدید در پیشانی ، و ورم سر معده باعث احساس سردی زیاد در ناحیه وسط قفسه سینه گردد و لازم است شما این گونه موارد استثنا را شناسایی کنید و حساب آن را از طبع غالب خویش جدا کنید . مثلا ممکن است شما صفراوی مزاج بوده و در همه جای بدن و در همه فصول سال احساس گرما و حرارت نمایید اما در عین حال وسط قفسه سینه شما سرد بوده باشد و این بدان معنا است که شما علاوه بر داشتن طبع صفرا ، ورم سر معده و یا ریفلاکس گوارشی هم دارید . ویا ممکن است که شما در همه جای بدن و در همه فصول سال احساس سردی بکنید ولی کف پاهایتان اکثرا داغ بوده باشد و این بدان معناست که شما بلغمی مزاج هستید ولی در عین حال کلسترول شما هم بالاست .

مثلا خانمی 55 سال بلغمی مزاج داریم که همیشه و در تمام فصول سال سرد مزاج است اما اخیرا به علت شروع یائسگی دچار گر گرفتگی در نیم تنه فوقانی بدن و نیز در ناحیه سر احساس گرمای شدید می کند ، این شخص در تقسیمات همچنان بلغمی مزاج است و احساس گر گرفتگی تنها ، دلیلی بر گرم شدن مزاج وی نمی باشد مگر این که در همه فصول و در اکثر جاهای بدن به تازگی دچار حرارت بالا و شده باشد و دیگر احساس سرما نکند در این صورت می گوییم که این فرد یائسه به کلی تغییر طبع داده و صفراوی مزاج یا احیانا دموی مزاج شده است که معمولا چنین مواردی کمیاب و دور از دسترس است . معمولا درمان چنین افرادی بایستی درمان به اضداد مختلف صورت گیرد یا ممکن است یک فرد سودایی 42 ساله اخیرا دچار فشار خون و چربی خون هم شده باشد ، اگر چه فرمول اصلی طبع او سودا است ولی فشار خون باعث تعریق و افزایش حرارت بدن وی شده است و چربی هم باعث داغی کف پای او می شود ، در اینجا هم نبایستی تصور کنید که طبع او گرم شده است زیرا طبع اصلی او همان سودایی و سرد است و این ویژگی بطور ثانویه عارض او شده،   و باعث احساس گرما در وی شده است ، هرچند که در مقام تشخیص این گونه افراد را ابتدا صفراوی و سپس سوداوی مزاج می شناسیم که قبل از هر چیز ابتدا صفرای عارضی آنان را درمان می کنیم . لذا به این نتیجه می رسیم که در مواجهه با تشخیص طبع غالب فریب سردی یا گرمی موضعی را نخوریم بلکه بهترین مارکر و بهترین راه برای تشخیص سردی از گرمی ، همان پوشیدن و نپوشیدن دائمی لباس و در درجه بعدی احساس گرگرفتگی افراد و در درجه سوم وجود حساسیت پوستی به خوراکی های گرم مزاج در نزد آنان است . پر مسلم است که فرد سرد مزاج دوش آب سرد نمی تواند گیرد ولی فرد گرم مزاج خصوصا صفراوی مزاج این توانایی ها را دارد . حال سوال ما این است که چه فایده ای دارد که ما بدانیم که چه طبعی داریم ؟ جوابش آن است که با دانستن هر طبعی خیلی چیز ها از نظر پزشکی برای ما روشن می شو د لذا دانستن علم طبایع شما را با تشخیص و درمان بیماری های مختلف آشنا می سازد .

در این قسمت از بحث ، ارتباط طبایع با یکدیگر و همچنین نتیجه این تداخل مزاج ها را از نظر ظاهری بررسی می کنیم :

مثال اول : فرض کنید یک نفر طبع غالب دموی دارد و در اثر یک سانحه تصادف ، عزیزی را از دست می دهد و در اثر غم و غصه زیاد سودا نیز به سراغش می آید ، اگر بدانیم که احیانا مزاج دم ، گرم و تر و مزاج سودا سرد و خشک است ( یعنی درست برعکس یکدیگرند ) ، لذا گرمی طبع دم یا سردی سودا و همچنین تری طبع دم با خشکی سودا خنثی می شود ، علی الظاهر باید فرد از حالت دم قبلی خارج گردیده و به اعتدال مزاج نزدیک تر گردیده باشد . در حالیکه اینطو نبوده و فرد ، هم قسمتی از علائم طبع دم را بروز می دهد و هم قسمتی از علائم سودا را . ولی این بدان صورت است که در مجموع شخص در حالت عادی علامت واضحی ندارد لکن در صورت وجود استرس های محیطی یا غذایی یا روحی ، به تناسب حال ، واکنش دموی یا سودایی از خود بروز خواهد داد. مثلا یک فردی را در نظر بگیرید که قبلا خلط غالب دم داشته و به فرض شجاع بوده است و تصمیم گیر در کارها ، ولی حالا به دلیل مخلوط شدن خون او با سودا به طور ناگهانی دچار ترس و استرس شده است و با کمال تعجب می بینید که شجاعتش را از دست داده و یا قدرت تصمیم گیری در کارهایش از او سلب شده است . ( زندانی ها معمولا دچار همین مشکل می شوند ) یعنی در آغاز اسارت ( بحران صفراوی ) به هیچ حرفی اعتنا نمی کنند ولی پس از گذشت یکی دوسال یا بیشتر در زندان سودا بر آنها چیره شده ( بحران سوداوی ) و خود به طور داوطلب همه چیز را لو می دهند .

و این بدان مفهوم است که دو خلط دم و سودا ( با همه تضادی که با هم دارند ) به طور موازی در خون فرد مورد مثال در حال گردش هستند و در شرایط مساعد هر یک از آنها به طور جداگانه امکان بروز پیدا خواهند کرد و در مورد مثال بالا همین که فرد از زندان خارج شود و با دوستانش دوباره ارتباط برقرار کند و تحت شرایطی امکان دارد دوباره خلط گرم در او غلبه کند و مواضع او دوباره برگردو یک انسان سرخوش بر فرض قاچاقچی شود و … که در این مثال شخص گاهی می خندد و گاهی افسرده می شود .

مثال دوم : اختلاط طبع دم با صفرا است ، همانطور که می دانید طبع دم یعنی گرم و تر و صفرا یعنی گرم و خشک . اولی فردی است بذله گو ، شوخ و غیر جدی و نامنظم در حالی که میدانید دومی به واسطه خشکی خلطی که در مغز و خونش دارد پرخاشگر ، جدی و منظم است . فرض کنید در این مثال فردی بدوا دموی مزاج بوده ، عمری شوخی کرده ، شعر گفته و دیگران را خندانده ، لیکن اخیرا صفرا نیز به خونش راه یافته و این خلط جدید به طور موازی در وجودش حضور پیا کرده است یعنی شخص گاهی شوخی می کند ، بذله می گوید و در شرایطی دیگر شوخی از وجودش بیرون رفته و جدی و مقید می گردد و اطرافیان فکر می کنند که او به طور خواسته و دلخواه ، خودش را برای آنها به اصطلاح گرفته است و آنگاه اورا تکفیر می کنند و این موضوع را به تمکن وی یا به دانش وی مرتبط می دانند مثلا می گویند فلانی از وقتی ماشین آخرین سیستم خریده است خودش را برای ما می گیرد در حالی که شما می دانید او خودش را برای شما نگرفته است بلکه پیدایش خلط جدید در خون او این تغییر رفتار را به او دیکته می کند .

مثال سوم : در این مثال فردی را در نظر بگیرید که قبلا صفرا داشته و اخیرا سودا نیز پیدا کرده است یعنی اختلاط دو خلط خشک صفرا با سودا که اولی گرم و دومی سرد می باشد . انسان صفراوی مزاج از روحیه جدی و منظم و پرخاشگر و عجول و … برخوردار است حال مدتی است که مزاج سوداوی نیز پیدا کرده است اتفاقا این طبع هم مثل قبلی منظم و جدی می باشد ولی پرخاشگری و تند خویی ندارد و به عبارت دیگر حالتی درونگرایی دارد و همه چیز رابه درون خود می ریزد . و حال این فرد تا دیروز به او نمی توانستید بگویید بالای چشمانت ابروست ولی حالا کمی نرم تر شده است در این مثال نیز شخص گاه بسیار می خندد ( مانیا ) و گاه افسرده می گردد .

و ….

حال شاید سوالی پیش بیاید مگر اختلاط دو طبع متضاد با هم خوب نیست ؟ مثلا آیا گرمی صفرا را سردی بلغم و خشکی صفرا را تری بلغم خنثی نمی کند ؟ و در آن صورت می بایستی مریض از نظر خلط و مزاج حالتی متعادل پیدا کرده باشد ؟ پاسخ این است : خیر بلکه این دو خلط به صورت موازی در بدن افزایش پیدا کرده اند و معمولا در شرایط خص و استرس های گوناگون فرصت بروز پیدا کرده و هریک به سهم خویش و در وقت مقتضی ، حالات روحی و جسمی مریض را تحت الشعاع خود قرار می دهند . هرچند که تا حدودی مزاج های متضاد ، همدیگر را خنثی می نمایند ولی در مجموع تئوری موازی بودن اخلاط متفاوت در خون به دیگر نظریات برتری دارد .

و در کل خون انسان از چهار خلط مجزا تشکیل شده که مقدار طبیعی هریک از آنها خوب و لازم است و مقادیر غیر طبیعی آنها موجب بیماری در انسان می گردد . بعد از آن ارتباط طبع آدمی با نوع مزاج او ، مزاج فصول سال ، مزاج عناصر اربعه طبیعت و در نهایت تاثیر روحیات معنوی را در طبایع مختلف بحث کردیم همچنین گفتیم که ریشه اصلی طبع ، ژنتیکی و ارثی است لیکن می تواند اکتسابی هم باشد مثل مرد وفاداری که طبع دموی و خوب دارد ولی پس از مرگ همسرش آنقدر افسرده می شود که طبع جدید سودا پیدا نموده که گاها حتی طبع اصلی (یعنی ژنتیکی ) او را تحت الشعاع قرار می دهد

 

اصلاح مزاج انسان :

برای حفظ سلامتی باید در بدن اخلاط را به تعادل نگه داشت ، یعنی برای نگهداری آنها باید اخلاط را تقویت کرد . برای تقویت هر کدام لازم است غذای زاینده همان ماده یا خلط را به بدن رساند . از این رو به این کار ( تقویت به عین ) می گویند .

هرگاه یک یا چند ماده در بدن افزایش پیدا کند موجب بروز بیماری می شود . برای درمان آن بیماری باید آن ماده را کاهش داد و برای کاهش ماده اضافی باید از ضد آن استفاده کرد . مثلا برای کاهش حرارت ( صفرا ) باید رطوبت را افزایش داد ( از صفرا زدا بهره گرفت ) و برای کاهش سردی و خشکی باید از حرارت و رطوبت استفاده کرد ( سودا زا ) از این رو به این قاعده ،درمان به ضد و تقویت به عین می گویند .

 

اصلاح افراد بلغمی مزاج :

این افراد باید برای مدتی از خوردن لبنیات و خوردن ترشی جات و مصرف غذاهای سردی بخش بدون حضور مصلح( مصلح ماده ایست خوراکی یا غیر خوراکی که از آن به منظور مرتفع کردن عوارض سایر مواد مصرف شده استفاده می شود )  خود داری کنند و بیشتر از غذاهای گرمی بخش مانند : ارده ، عسل ، شیره انگور یا خرما و یا ارده و خرما استفاده نمایند و همچنین به جای چای از نوشیدنی های گرمی بخش ، دم کرده دارچین و مقدار کمی زنجبیل استفاده کنند و هنگام خوردن برنج از ادویه جاتی مانند : هل ، دارچین و زیره و شوید و نیز از میوه جات شیرین و رسیده مصرف نمایند و روزانه مقداری نرمش و ورزش انجام دهند و یک روز در میان به حمام بروند و از تمام غذاهای گرمی بخش مانند گوشت شتر ، گوسفند ، کبوتر ، سار ، بوقلمون کباب شده مصرف کنند و از میوه جات رسیده و شیرین مصرف کنند و از ادویجاتی مانند هل ، دارچین ، زنجبیل ، زعفران ، جوز هندی ، فلفل سیاه و سفید ، دانه خردل و سیر و موسیر استفاده کنند و چغندر ، شلغم ، هویج ، کلم قمری ، ترب سیاه و سفید و کلم و ساقه کرفس ، نعناء ، ریحان ، جعفری ، مرزه و ترخون ، تره و شوید نیز کنار عذاها حتما استفاده کنند . از بذر های ملین ، خشکبار ، عسل ، ارده ، شیره خرما ، زیاد استفاده کنند . و از تمام مواد لبنی مانند شیر ، ماست ، دوغ و …بدون استفاده از مصلح برای افراد بلغمی مزاج مضر است . ترشی جات ، سرکه ، شور ، برنج سفید ، عدس ، سیب زمینی ، آب یخ ، انواع نوشابه های گاز دار ، چای ، قهوه ، نسکافه ، سوپ جو ، آش جو ، میوه های ترش و کال ، نارنگی ، کیوی ، گرمک ، خیار پوست کنده ، قارچ ، ماش ، جو ، گوشت گاو و گوساله ، انواع گوشت سفید ، سس ، رب ، گوجه فرنگی ، پرخوری ، غذاهای فریز شده ، کدو خورشتی ، غذاهای فریز شده ، آش رشته ، ماکارونی ، پفک ، آدامس ، بیسکوییت ، چیپس ، و … بپرهیزند زیرا مصرف این نوع مواد غذایی ، بدون وجود مصلح ،خلط بلغم را فعال نموده و آن را افزایش می دهد . بلغم در واقع همان سیستم ایمنی بدن است که با این نوع تغذیه ضعیف تر می شود و در نتیجه بدن آدمی در مقابل انواع پارازیت ها آسیب پذیرتر می شود در واقع سیستم ایمنی بدن علیه خود وارد عمل می شود که در اصطلاح پزشکی آن را اتوایمیون می نامند بهترین درمان برای بیماران بلغمی پرهیز از غذاهای نام برده شده می باشد .

با رعایت مسائل فوق به زودی طبع آنان اصلاح و از حالت کسالت و بیماری نجات خواهند یافت . چنین اشخاصی حتی می توانند از مواد بلغم زا که برایشان مضر است میل کنند ولی با کمی تغییر ، تبدیل یا همراهی مصلح آن ، مثلا خوردن آب یخ برای این افراد بسیار مضراست و کبد چرب ایجاد می کند لذا بهتر استکه همواره از آب ولرم و یا حتی آب جوش کمی سرد شده ( یعنی یک درجه از داغ کمتر ) میل نمایند . یا این که هنگام استفاده از ماست که مقادیر کم آن بلغم زا و مقادیر زیادش سودا زاست ، بهترین کار آن است که از مصلح مزاجی ماست مثل پونه ، نعناع ، آویشن ، زیره و … و یا حتی از مصلح تخصصی ماست یعنی زنیان استفاده شود . پس در مجموع بهترین کار آن است که شما از خوردن مولد تولید کننده بلغم ( مثل ماست ، دوغ ، شیر ، سرشیر ، خامه ، آب یخ دار ، شیرینی ، مرکبات ، جو ، آب دم کرده جو و … ) یا به کلی صرف نظر کنید که این امکان تقریبا وجود ندارد و یا اینکه حتی الامکان این گونه مواد را کم تر خورده و هربار همراه با مصلح آن میل شود.

 

اصلاح افراد صفراوی مزاج :

غذاهایی که این گونه مزاج های صفراوی را اصلاح می کنند عبارت اند از : خوردنی هایی که حالت اسیدی دارند و ترشی جات طبیعی مانند : لیموترش ، زرشک ، نارنج ، گریپ فروت با عسل ، ترنجبین ، شیر خشت ، کاهو ، کیوی ، آلو بخارا ، آلوچه ، اسفناج ، تمبر هندی به صورت دم کرده ، لیموشیرین ، پرتقال ، نان جو و آش جو ، مجموعا این نوع افراد باید از غذاهای خنک استفاده کنند . یعنی از غذاهایی که PH آنها از نظر علمی زیر 3/7 باشد . عرق کاسنی و عرق شاهتره بهترین نوشیدنی برای این گونه افراد است و آنها برای شستشو بدن خود باید از سدر و ختمی استفاده کنند . بهترین روش برای این گونه افراد این است که از خوردن چای و گرمی جات جدا بپرهیزند تا بزودی سلامت خود را بدست آورند، ، در غیر اینصورت دچار بیماری های کبدی مثل کبد چرب و در صورت عدم رعایت نهایتا دچار بیماری سیروز کبدی می شوند . همان گونه که بیش از این گفته شد ، ساده ترین و عاقلانه ترین روش برای اصلاح مزاج ، شناخت نوع مزاج و شناخت نوع غذا و مصرف به موقع آنهاست تا بیماری سرکوب شود و سیستم ایمنی بدن تقویت گردد . تخلیه معده این افراد به روش قی کردن دوره ای بسیار مناسب می باشد در واقع کار حکیم آن است که افراد پر حرارت جامعه را شناسایی نموده و به طرق مختلف پیشنهاد شده سنتی ،  حرارت بدن آنها را پایین تر بیاورد. و خوردن همه انواع مرکبات ، انار ، شاه توت ، خیار ، سیب ، گلابی ، آلبالو ، گیلاس ، آلو ، گوجه سبز و زرشک برای افراد صفراوی مزاج مفید است . بهترین دارو برای این افراد هندوانه ، گرمک ، کدو خورشتی ، هویج فرنگی ، روغن زیتون و سوپ جو ، سبزیجات مانند اسفناج و گشنیز ، لیموترش است . همچنین سیب زمینی بخار پز ، قارچ ، بامیه ، پیاز ، برگه هلو ، برگه زردآلو ، مغز بادام خام تازه ، برنج سفید با روغن زیتون ، کدو حلوایی با نخود فرنگی ، عدس ، ماش ، جو دوسر ، مخمر آب جو ، لیمو عمانی برای کبد و افراد صفراوی مزاج بسیار مفید است و همچنین بذر های ملین و شربت آب عسل با لیموترش تازه به این افراد توصیه می شود . و چای ، قهوه ، نسکافه ، تخم مرغ ، غذاهای فریز شده و زود پز شده ، سس و رب ، غذاهای چرب و پر حجم ، ماکارونی و آش رشته ، نوشابه و ادویه جات تند ، آب یخ ، نوشیدن مایعات همراه و بعد از غذا ، شیرینی جات قنادی و مصنوعی ، آجیل شور و گوشت قرمز ، ریزه خواری ، بادمجان ، موز ، خربزه ، آناناس و طالبی برای این افراد ضرر دارد . در این جا بحران هایی که بارها و بارها هریک از شما با آنها مواجه شده اید نظیر :

پدیده بلوغ برای نوجوانان – پدیده ازدواج – پدیده بار دارشدن –  پدیده زایمان – پدیده شنیدن ناگهانی خبر بد – پدیده یائسگی – بلند کردن هالتر در بدن سازی – مسابقه فوتبال و … همگی جزء بحران های صفراوی حساب می شوند یعنی با پیدایش هر کدام از دوران زندگی یا افعال مختلف فوق به ناگهان مقادیر زیادی صفرا ( یعنی هورمون های خونی گرم مزاج ) وارد خون شده و شخص را دچار یک نوع التهاب حرارتی شدید می کند مثل حالت گرگرفتگی در زنان یائسه .

 

اصلاح افراد دموی مزاج :

برای اصلاح این نوع مزاج ها بهتر است از غذاهایی مانند : خاکشیر ، اسفرزه ، تخم مرو ، بارهنگ ، بالنگو ، تخم ریحان ، سوپ یا آش جو ، نان جو ، روزانه 6 لیوان آب خنک (نیم ساعت قبل از غذا و نیم بعد از غذا ) ، کاستن از حجم غذا و استفاده از غذاهای ساده (غیر متنوع ) یکی از بهترین راه های اصلاح مزاج است . همچنین مقداری نرمش و ورزش سبک نیز بسیار خوب است . خیس شده برگ زرد آلو ، هلو ، انجیر و آلو بخارا ، بهترین دارو برای این نوع افراد است . ترشی جات طبیعی مانند زرشک ، آلو بخارا برای این نوع افراد مفید است و بر اثر استفاده از آنها بیمار سریع تر بهبودی خود را بدست می آورد . راه حجامت و فصد خون نیز آنان را سریع تر به سوی سلامتی باز می گرداند و خوردن زرشک ، کاهو ، خیار ، میوه جات ، انار ، سبزیجات ، سوپ جو ، لیموترش تازه ، استفاده از سالاد فصل قبل از غذا ، روغن زیتون ، حبوبات و غلات جوانه زده ، بذر های ملین ( خاکشیر و … ) عسل به مقدار کم ، غذاهای خام ، انواع توت قرمز ، شاه توت ، کدو خورشتی ، نوشیدن 2 تا 3 لیوان آب زرشک که سریعا خون را به حالت طبیعی باز می گرداند ، کم خوری توصیه می شود و از خوردن غذاهای سرخ شده چرب و پر حجم ، شیرینی جات ، ادویه جات تند ، غذاهای شور ، گوشت زیاد ، کره و خامه ، غذاهای نشاسته ای ، نان ، آب یخ ، دوغ ، نوشابه ، تخم مرغ ، نوشیدن مایعات همراه با غذا یا بعد از غذا ، خرما ، رطب ، توت خشک ، کشمش ، سس ، رب ، ترشی جات ، سرکه ، سیر ، چای ، قهوه ، نسکافه ، ماست ، بادمجان و غذاهای ساندویجی پرهیز کنند .

 

اصلاح افراد سوداوی مزاج :

کسانی که دچار این نوع طبع می شوند اکثرا به یاس و ناامیدی و ناراحتی های فکری و روحی مبتلا هستند ، مدام در خود فرو می روند ، خود خوری می کنند و برای آرامش خود گریه می کنند . این افراد ( مثلا کسانی که احساس گزگز دست و پا می کنند ) باید از خوردن غذاهای چرب ، شور ، مانده و بیات به خصوص گوشت ، ماهی دودی ، شیرینی جات مصنوعی ، ادویه جات و به خصوص چای و نیز خوردن قرص جلوگیری خودداری نمایند و در عوض بیشتر از مسهل های گیاهی مانند قدومه شیرازی ، بارهنگ ، تخم ریحان و مرو استفاده کنند در بین غذاها از نوشیدن مایعات به خصوص آب یخ و نوشابه های گازدار و دوغ خودداری کنند . این افراد باید از مصرف کشک و ماست نیز پرهیز کنند . مصرف پنیر همراه با چای شیرین به عنوان صبحانه برای این گونه افراد فوق العاده زیان آور است زیرا رسوبات خون در این نوع افراد افزایش می یابد و اکثرا دچار یبوست مزاج می شوند . استفاده از غذاهای گیاهی مانند آلو اسفناج ، کدو تنبل و هویج فرنگی پخته نیز بسیار مفید است و همچنین استفاده از سالاد های فصل با مقداری جوانه گندم قبل از غذا و نیز مصرف آش جو اثرات مفیدی برای افراد دارد  . تنقیه دم کرده جو یا روغن زیتون در اخراج سودا از مرکز تجمع آن یعنی روده ها نقش موثری خواهد داشت . اگر چنین افرادی به فکر اصلاح طبع خود نباشند شدیدا دچار افسردگی و پژمردگی روحی خواهند شد و روز لاغر تر و تکیده تر می شوند و چهره شان گرفته تر می شود . کلیه غذاهای گرمی بخش  مانند گوشت گوسفند ، شتر ، کبوتر برای سوداوی ها خوب است . در صورت مصرف برنج ، حتما شوید و زیره سیاه استفاده شود . سبزی جات گرم مانند نعناع ، ترخون، ریحان ،جعفری ، تره ، انواع کلم و … مصرف شود کشمش ، انجیر ، خرما ، زعفران ، زیره ، آفتیمون و بذر های ملین مانند خاکشیر ، تخم شربتی ، قدومه شیرازی برای افراد سوداوی مزاج بسیار مفید است و بادمجان و غذاهای نمک سود مانند ماهی دودی ، ماهی شور ، خیار شور و گوشت گاو و گوساله و ماست ، پنیر ، چای شیرین ، ترشی جات ، شیرینی جات قنادی ، سرکه ، چای ، دوغ ، برای افراد سوداوی مزاج مناسب نیست .

به امید روزی که همه انسان ها در وهله اول در مورد طبع و مزاج خود ، شناختی جامع و در وهله بعد نسبت به غذاهای مناسب آن اطلاعات کافی داشته باشند تا اخلاط رابعه را در بدن خود به حال تعادل نگه دارند و از هر گونه کسالت و بیماری نجات پیدا کنند . مثلا فرض کنید که طبع کسی در ابتدا متعادل و اخلاط او متناسب و از نظر جسمی کاملا سالم است حال مدتی است که شروع به خوردن مرتب ماست و دوغ کرده است ، نتیجه این کار آن می شود که دچار پارستزی و گزگز و خواب رفتگی پا و دست هایش می شود و هرچه به پزشکان مختلف مراجعه می کند علت آن را تشخیص نمی دهند . در طب سنتی کافی است شما بدانید پارستزی اندام ها در اکثر اوقات مربوط به رسوب سودا در اطراف و گلوگاه های اعصاب محیطی شما می باشد و خوردن دائمی ماست ، سودای محیط را زیاد کرده و باعث کم خونی موضعی در اطراف اعصاب محیطی شما شده و غذارسانی و اکسیژن رسانی به اعصاب را مختل می کند و در نتیجه شخص دچار گزگز شدن اندام هایش می شود و پرهیز دادن بیمار از خوردن ماست و فصد خون مکرر و کم از اندام های درگیر یا زالودرمانی به فوریت ، سودا را از بدن بیرون کرده و بیمار در زیر فصد احساس سبکی و بهبودی اش را فی الحال حس می کند .

و در کل انسان ها معمولا به طور ارثی و مادر زادی یا بلغمی هستند و یا دموی یا صفراوی یا سودایی و در موارد بسیار نادر دارای اعتدال مزاج .

و گرایش به یک مزاج نشان از مریضی نیست بلکه تمامی این مزاج ها باید به وسیله تغذیه مناسب با مزاجشان و رعایت تقوای الهی و ترک گناه و انجام واجبات به تعادل نسبی برسند . تعادل نسبی یعنی بلغمی معتدل ، صفراوی معتدل ، دموی معتدل ، سودایی معتدل .

مثلا شما بلغمی هستید و موهایتان بور است و رنگ پوستتان خیلی سفید و قوای جنسیتان ضعیف و … حال اگر شما مصرف سردی جات را کاسته و یا همراه با مصلح بخورید و … می بینید که به اعتدال می رسید یعنی اعتدال بلغمی ، و در این اعتدال ضعف قوای جنسیتان برطرف می شود کسلی و سفیدی مفرط چهره نیز رفع می شود ولیکن انتظار این که چهره شما گندمی یا گلگون شود یا موی سرتان سیاه خالص شود دور از دسترس می باشد زیرا شما مزاج ژنتیکی خود را عوض نمی توانید بکنید بلکه قط متعادل می کنید و رعایت و پرهیز باید در تمام طول عمرتان انجام شود و صرفا تغذیه در رسیدن به اعتدال مطرح نیست بلکه حتی خواب و بیداری ، پوشش ، اعتقادات و … بر مزاج تاثیر دارند و نتیجه این می شود که بعضا شما فردی را می شناسید با علائم صفراوی ولیکن حتی یکبار هم او را خشمگین و پرخاشگر ندیدید ( در حالی که در غلبه صفرا افراد زود خشمگین می شوند که

البته زود نیز آرام می شوند ) که علت آن تقوای الهی و تعادل اخلاط است.

درمان چاقی و لاغری

 (آقای دکتر خیر اندیش)

از نگاه طب سنتی چاقی نشان از افزایش رطوبت(تری)است و لاغری نشان

از افزایش خشکی در تن است.حال هرکدام از اینها به دو دسته تقسیم میگردد.

افزایش تری میتواند از آن یک فرد بلغمی باشد یا دموی .برعکس افزایش

خشکی هم میتواند از آن یک فرد صفراوی باشد یا سوداوی.با توجه به مزاج

نحوه درمان متفاوت خواهد بود.همانطور که میدانید در طب سنتی درمان به ضد

است یعنی به طور کلی جهت درمان چاقی نیاز است که رطوبت را در تن کاهش

 دهیم و بالعکس جهت درمان لاغری باید رطوبت را به تن برگردانیم.

حال به تفکیک مزاج توضیح میدهیم

 

**توجه:درذهنتان شخصی را درنظر بگیرید با قد۱۷۰ سانتی متر براین اساس

وزن ایده آل هر مزاج را تعریف میکنیم.

الف)دموی ها:یک فرد دموی استعداد چاقی فراوانی دارد.ضمن اینکه معمولا

بسیار خوش اشتها هستند.به همین دلیل معمولا اضافه وزن دارند.برای یک

دموی ایده آل با توجه به پیش فرض بالا وزن ایده آل بین۷۷تا ۸۰ کیلو مناسب

است.حال اگر یک دموی مزاج از حالت تعادل خارج شد اقدامات زیر را جهت

کاهش وزن باید انجام دهد:

۱-رژیم ترک ناهار به مدت ۴۰ الی ۱۲۰ روز

۲-ترک آب یخ خوردن و ترک آب بین غذا و تا حد امکان یک الی دو ساعت بعد

غذا آب بنوشد.ضمنا خوردن هرچیز سرد(منظوردمای جسم است)برایش مضر

است.

۳-کاهش جدی سردیها مخصوصا سرد و ترها

۴-ورزش نیمه سنگین سفارش میشود که روزانه انجام گردد.

۵-بادکش روی شکم یک شب در میان ۴۰ مرحله هر بار نیم ساعت.

۶-روغن مالی روی شکم هر شب با روغن سیاه دانه.

۷-خوراک روغنهای گرم از قبیل کنجد . زیتون و حیوانی(گاوی)

**توجه:بهترین زمان برای کاهش وزن دمویها اول فصل پاییز و دوم زمستان

است.به این دلیل که نیازشان به خوراک سردیها کمتر است.

ب)صفراویها:یک فرد صفراوی معمولا استعداد چاقی ندارد و به ندرت آن هم در

سنین بالا دچار چاقی های موضعی میگردد.بیشتر صفراویها قصدچاق شدن

دارند.چراکه پایه بدنشان گرم وخشک است.با پیش فرض گفته شده یک صفراوی

معتدل باید وزنی در حدود ۶۸ تا ۷۲ کیلو داشته باشد.اگر وزن کمتری داشته

باشد با خوراک سرد و ترها میتواند به وزن ایده آل خود برسد.اما باید توجه

داشته باشد که اگر زیاده روی کند معده اش سرد میشود و فقط معده اش جلو

میاید و کل اندام چاق نمیشود.برای اینکار باید از سردیهای آرام همراه با گرمی

آرام استفاده کرد:مثلا یکی از موارد زیر را ۴۰ الی ۱۲۰ روز را به عنوان دارو

استفاده کند تا به وزن ایده آل برسد.

۱-یک لیوان شیر طبیعی به همراه کمی عسل یا خرما

۲-یک لیوان ماالشعیر طبی به همراه کمی عسل

**طرز تهیه ماالشعیرطبی:۱۴ لیوان آب+یک لیوان جو را حرارت میدهید تا زمانی

که جو بشکفد بلافاصله صاف کنید و در یخچال نگه دارید.

۳-شبی یک لیوان عرق کاسنی با کمی عسل

**بهترین فصل برای صفراوی ها زمستان است.

ج)سوداویها:با توجه به پیش فرض گفته شده وزن ایده آل یک سوداوی ۶۳ تا۶۸

کیلو میباشد.اگر وزن کمتر باشد از موارد زیراستفاده شود.خوراک گرم و تر برای

 این افراد آنها را به وزن ایده آل میرساند:

۱-شبی یک لیوان عرق یونجه با کمی عسل

۲-خوردن روزی ۷ عدد خیار با ۷ عدد خرما

۳-خیس دادن ۱۰ عدد انجیر داخل شیر و صبح ناشتا خوردن

۴-انگور روزی ۳ الی ۴ خوشه

۵-روزی ۱۴ عدد بادام درختی را دانه دانه مثل آدامس بجوید.

**بهترین فصل برای سوداویها فصل بهار است.

د)بلغمی ها :این افراد بسیار مستعد چاقی هستند.وزن ایده آل آنها بین ۷۴ تا

۷۸ کیلو میباشد.بهترین فصل برای لاغری یک بلغمی تابستان است.به هر

حال برای لاغری یک بلغمی بیشتر باید از گرم و خشک ها استفاده کند.رعایت

موارد زیر باهم طی ۴۰ الی ۱۲۰ روز آرام آرام فرد را به وزن ایده آلش میرساند:

۱-ارده با شیره روزی یک پیاله

۲-از ترکیب پودر(زنیان+سیاه دانه نیم کوب+آویشن+مصطکی+عسل)صبح ناشتا

و شب موقع خواب یک ق مرباخوری میل شود.آنهایی که چاقی بسیار دارند

میتوانند نیم ساعت قبل ناهار و شام هم بخورند.

۳-کاهش جدی سردیها مخصوصا سرد و ترها

۴-بادکش کتف و شکم یک شب در میان ۴۰ مرحله هر بار نیم ساعت

۵-روغن سیاه دانه هر شب روی شکم و کمر مالیده شود.

۶-تغییر روغن مصرفی به کنجد یا زیتون و حیوانی گاوی

 

نکته مهم:لازم به ذکر است که با توجه به افزایش سن به همه وزن های

ایده آل باید ۲ الی ۵ کیلو اضافه گردد.مثلا یک صفراوی که گفته شد۷۲ کیلو

وزن ایده آل اوست.اگر ۶۰ساله شد وزن ایده آلش در حدود ۷۷ کیلو هم باشد

قابل قبول است.

نکته:به هر حال هر شخصی براساس مزاج پایه و مزاج سن و مزاج عارضی(که

از تاثیر غذاها بر بدن بوجود میاید)وزن ایده آلش را باید مشخص کند و با توجه به

مطالب گفته شده به وزن ایده آلش برسد.

نکته:رژیم کالری که در طب کلاسیک مطرح است مورد تایید طب سنتی نیست

چراکه بدن را دچار ضعف عمومی میکند.

نتیجه کل مطلب:

برای رسیدن به وزن ایده آل باید بدن را در مزاجش به اعتدال برسانیم

 

 

درمان خشکی پوست و ترک پا 

(آقای دکتر خیر اندیش)

طرز تهیه موم روغن جهت درمان خشکی پوست و ترک پا  

 

برخی افراد با شستشوی بیش از حد پوست با مواد شیمیایی و به ویژه پاها باعث خشکی و ترک می شوند . حال آنکه برخی به دلیل بیماری و گاهی با آمدن پاییز و زمستان دچار خشکی پوست و مشکلاتی که خشکی پوست به همراه دارد می شوند در این مقاله سعی در آموزش راهکارهای ساده و عملی جهت جلوگیری و درمان این مشکلات خواهیم داد.

 

 

 

دلایل خشکی پوست و ترک پا

  • شستشوی بیش از حد پوست با انواع مواد شوینده که باعث از بین رفتن چربی محافظ پوست میشود
  • زندگی در نواحی دارای آب و هوای خشک امکان به وجود آمدن خشکی و ترک خوردن پوست را بیشتر می کند
  • راه رفتن با پای برهنه بر روی موکت و فرش
  • استتفاده از صندل ، دمپایی و کفش های باز در تابستان این مشکل را تشدید می کند
  • مصرف برخی داروهای خاص که باعث دفع بیش از حد چربی حتی چربی های مفید می شود
  • عدم مصرف مواد غذایی که به اندازه کافی دارای اسید های چرب امگا۳ ، ویتامینA و ویتامین Eهستند
  • استفاده از سنگ پا به صورت مداوم برای پوست مضر بوده و توصیه می کنیم که فقط برای زدودن سلولهای مرده کف پا و حداکثر هفته ای یک بار استفاده کنید

راه حل های درمان خشکی پوست و ترک پا

  • نوشیدن و مصرف به اندازه مایعات غیر قندی(غیر طبیعی) مخصوصاً آب در کاهش این مشکل بسیار موثر خواهد بود
  • مصرف سبزیجات تازه ، لبنیاب ، میوه ها ، حشکبار مانند : مغز گردو ، پسته ، فندق ، بادام و غیره و همچنین مصرف انواع غذاهای دریایی را مورد توجه بیشتری قرار دهید
  • در حمام از مصرف آب با دمای بالا خودداری کرده و همچنین از صابون ها ، شامپوهای بدن کرمدار و همچنین از شامپوهایی که حاوی گلیسرین هستند استفاده کنید
  • پوشیدن دمپایی و جوراب روفرشی یکی از روش های جلوگیری و درمان

مواد لازم و طرز تهیه موم روغن

  • روغن کنجد 1 لیتر
  • اوسرین 350 گرم
  • گلیسرین 50 گرم
  • رنگ خوراکی(صورتی یا نارنجی)
  • اسانس توت فرنگی(در صورت استفاده از رنگ صورتی) یا  پرتقال(در صورت استفاده از رنگ نارنجی)

روغن کنجد و اوسرین را با در ظرفی ریخته و روی حرارت غیر مستقیم مانند درب کتری قرار دهید پس از اینکه کاملاً ذوب شد مقداری از زنگ و اسانس را اضافه و از روی حرارت بردارید و در ظرف دلخواه درب دار ریخته و در یخچال نگهداری کنید .

روش مصرف

درمان خشکی دست و صورت : ابتدا پوست را با صابون گلیسرینه شستشو و سپس با موم روغن چرب کنید

درمان خشکی و ترک پا : ابتدا پاها را مدت 5 الی 10 دقیقه داخل آب گرم گذاشته و به آرامی قسمتهای خشک را ماساژ دهید تا قسمتهای مربوطه با جذب آب کاملاً نرم سپس با استفاده از سنگ پا شروع به زدودن سلولهای مرده پوست کنید بعد از این عمل مقداری موم روغن را روی قسمتهای خشک ماساژ داده و مقداری هم به صورت اضافه روی محل بگذارید و یا استفاده از یک پلاستیک فریزر و مقداری چسب پاشنه پا را ببندید.عمل استفاده از سنگ پا را هفته ای یکبار و همچنین استفاده از موم روغن را هر شب موقع خواب تکرار کنید.

برچسب‌ها :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Rating*