قسمت هایی از کتاب اوریکولوتراپی دکتر عباس انصاری(از صفحه ۱ تا ۳۹)
فصل ۱: تاریخچه و نمای کلی طب سوزنی گوش
تاریخچه و نمای کلی طب سوزنی گوش | ۱ | |
شامل:
۱-۱٫ مقدمهای بر طب سوزنی گوش ۱۸ ۱-۲٫ مراقبین سلامت استفادهکننده از طب سوزنی گوش ۱۸ ۱-۳٫ نمای تاریخی طب سوزنی گوش در شرق دور ۱۹ ۱-۴٫ طب سوزنی گوش و اوریکولار مدیسین در غرب ۲۷ ۱-۵٫ مقایسه طب سوزنی گوش با طب سوزنی بدن ۳۹
۱-۰٫ مقدمه و تاریخچه طب سوزنی گوش اهداف یادگیری فصل ۱ ۱٫ توصیف کاربردهای طب سوزنی گوش توسط پزشکان رشتههای گوناگون مراقبتهای بهداشتی. ۲٫ تاکید بر منشأ تاریخی طب سوزنی گوش در چین باستان. ۳٫ نشان دادن آگاهی از فرایندهای طب سوزنی گوش در چین مدرن. ۴٫ جمعبندی خاستگاههای اکتشافات طب سوزنی گوش در غرب. ۵٫ ارزیابی اکتشافات دکتر پل نوژیه، پدر علم طب سوزنی گوش. ۶٫ بررسی تحقیقات و مطالعات بالینی طب سوزنی گوش در آمریکا. ۷٫ مقایسه شباهتها و تفاوتهای طب سوزنی بدن و طب سوزنی گوش. |
۱-۱٫ مقدمهای بر طب سوزنی گوش
طب سوزنی گوش یک روش درمانی است که به وسیله آن سطح خارجی گوش، auricle یا گوش خارجی، تحریک میشود تا شرایط پاتولوژیک دیگر بخشهای بدن کاهش یابد. کشف این درمان تا حدی بر مبنای طب سوزنی بدن در چین باستان است و در عین حال، منشأ گرفته از اکتشافات پزشک فرانسوی، دکتر پل نوژیه[۱] و همکاران، در دهه ۱۹۵۰ میباشد که نشان دادند نواحی خاصی از گوش خارجی با پاتولوژی بخشهای خاصی از بدن در ارتباط است. بسیاری از متون مرجع طب سوزنی گوش، تمایل دارند یا بر رویکرد روش چینی در طب سوزنی گوش تمرکز نمایند یا بر شیوهی اروپاییِ طب سوزنی گوش. به دنبال کارهای اینجانب در مرکز مدیریت درد در دانشگاه UCLA[2] در دهه ۱۹۸۰، متن حاضر سعی بر ادغام هر دو سبک چینی و اروپایی در طب سوزنی گوش دارد.
۱-۲٫ مراقبین سلامت استفادهکننده از طب سوزنی گوش
متخصصان طب سوزنی: این متخصصان از تکنیک طب سوزنی کلاسیک و طب سنتی چینی (TCM)[3] که شامل فرو کردن سوزنهایی به نقاط مربوطه در گوش و همچنین نقاط مربوط به طب سوزنی در بدن میباشد، استفاده میکنند. تحریک نقاط مربوط به طب سوزنی، روی بدن یا گوش میتواند در یک جلسه درمان یا در جلسات مختلف صورت گیرد. برخی از متخصصان طب سوزنی، تحریک نقاط واکنشدهنده گوش را به عنوان روش انحصاری خود در عمل طب سوزنی به کار میگیرند، در حالی که دیگر متخصصان این فن استفادهای از نقاط مربوط به طب سوزنی گوش ندارند. اکثر متخصصان طب سوزنی آمریکا طبق همان نقاطی که در طب چینی برای گوش استفاده میشود آموزش دیدهاند، اما ادغام نقاط رفلکس مربوط به طب سوزنی گوش در طب چینی و غربی روشی است که اولویت بیشتری دارد. بسیاری از آموزشگاههای طب سوزنی در غرب، تنها به حداقل آموزش در طب سوزنی گوش یا به مدلهای میکروسیستمی اکتفا میکنند؛ از این رو، متن حاضر به دنبال نشان دادن ارزش قابل توجه صرف وقت برای افزودن نقاط طب سوزنی گوش به طرحهای درمانی متخصصان این طب میباشد.
درمانگرهای بیوفیدبک: تجهیزات الکتروفیزیولوژیکال، آموزش تکنیکهای کنترل نفس برای دستیابی به آرامش عمومی و مدیریت استرس را تسهیل میکنند. طب سوزنی گوش، روندهای بیوفیدبک را از طریق تسکین سریعتر درد میوفاسیال و تسکین اختلالات احشایی تقویت میکند.
درمانگران کایروپراکتیک[۴]: تحریک نقاط رفلکس گوش، مقاومت مکانیکی به تنظیمات فن ماساژ که برای آزاد کردن اسپاسمهای عضلانی و تصحیح وضعیت اندامی منحرف شده از حالت طبیعی انجام میشود را کاهش میدهد. طب سوزنی گوش میتواند قبل یا به دنبال یک درمان انجام شده با دست، به منظور ایجاد ثبات در فرایند ماساژ بکار رود. تکنیکهای درمانی صورت گرفته با دست، ساختار بیومکانیکی بدن را به میزان بیشتری متعادل کرده و یک مکمل بسیار مفید در کاهش گرفتگی عضلات و بهبود جریان خون است که میتواند به وسیله طب سوزنی گوش تسهیل شود.
دندانپزشکان: طب سوزنی گوش میتواند برای تسکین دنداندرد و دردهای حاد ناشی از پر کردن دندان یا درد در مراحل اولیه خالی کردن قسمتهای پوسیده دندانها بکار رود. از آنجا که بسیاری از بیماران قبل از کاهش درد دندان، ناآرامیهای قابل توجهی مانند اضطراب را تجربه میکنند، طب سوزنی گوش در کاهش چنین اضطرابهایی مؤثر است. ترکیبی از طب سوزنی گوش و تزریق در نقاط ماشهای، اسپلینت دندان و جفتشدن دندانها به درمان سردردهای مزمن و اختلال TMJ (مفصل گیجگاهی-فکی یا تمپوروماندیبل[۵]) کمک میکند.
پزشکان: پزشکان متخصص بیهوشی، جراحی، طب داخلی و پزشک خانواده، از طب سوزنی گوش برای کنترل دردهای مزمن، درمان رگ به رگ شدن حاد عضلات و کاهش عوارض جانبی ناخواسته داروهای مخدر استفاده کردهاند. از آنجا که درمانهای انجام شده به وسیله طب سوزنی گوش میتواند در یک دوره نسبتاً کوتاه انجام شود، میتوان این نوع از طب سوزنی را بهطور مؤثری به عنوان مکمل روشهای پزشکی بکار برد.
ناتروپاتها (پزشکان طب طبیعی)[۶]: پزشکان طب طبیعی از طب سوزنی گوش در پیگیری جنبههای هومیوپاتی، تغذیهای و جنبههای پیشگیرانه در پزشکی استفاده میکنند. تشخیصهای مربوط به گوش میتواند منبعی از آلرژیهای خاص و نحوه توصیههای گیاهی مناسب را تعیین کند.
پرستاران: مراقبتهای پزشکی استاندارد فراهم شده توسط پرستاران میتواند تا حد زیادی با استفاده از طب سوزنی، برای تسکین سیستمیک درد و آسیبهایی که به اندازه کافی با داروها یا روشهای مرسوم جبران نشدهاند تسهیل شود.
پزشکان استئوپاتیک (استخواندرمانی)[۷]: طب سوزنی گوش به منظور تسهیل اصلاح مهرههای جابجا شده ستون فقرات، کاهش اسپاسمهای شدید عضلانی و تقویت روشهای کنترل درد مورد استفاده قرار میگیرد.
فیزیوتراپها: طب سوزنی گوش یک روش مکمل قدرتمند برای درمانهای تحریک الکتریکی عصبی فراپوستی(TENS)[8]، درمانهای کششی و استفاده از امواج فراصوت جهت درمان صدمات ناشی از ضربات شدید، اسپاسم شدید عضلانی، یا دردهای مزمن در ناحیه کمر میباشد.
رواندرمانی: روانپزشکان و روانشناسان، طب سوزنی گوش را برای کاهش اضطراب، افسردگی، بیخوابی، اعتیاد به الکل و سوء مصرف مواد به کار بردهاند.
رفلکسدرمانی: ماساژ لمسی نقاط رفلکس گوش را میتوان با فشار اعمال شده به مناطقی از دست و پا برای از بین بردن درد خاص در بدن و اختلالات اندامهای داخلی ترکیب نمود.
۱-۳٫ نمای تاریخی طب سوزنی گوش در شرق دور
متون کلاسیک در باب طب سوزنی، در عمل به طب داخلی کلاسیک امپراطور زرد[۹] (Veith, 1972) نسبت داده میشود. امپراطور زرد، هوانگ دی، ظاهراً در ۲۶۹۸ پیش از میلاد به قدرت رسید و تا ۲۵۹۶ پیش از میلاد حکومت کرد.
هوانگ دی نی جینگ[۱۰] در مورد بحث و گفت و شنود بین امپراطور و وزرای بهداشت او نگاشته شده است. با اینحال، محققان کنونی نشان میدهند که تألیف نی جینگ تا قرن دوم پیش از میلاد صورت نگرفته است. این متن کلاسیک، احتمالاً یک کار دستهجمعی به وسیله بسیاری از پزشکان مراقبتهای بهداشتی بوده که در طول قرنها گردآوری شده و نمایندهای از مضامین دانش پزشکی جمع شده در چین باستان طی یک دوره ۴۰۰۰ ساله میباشد. طبق این متن، تمام شش کانال انرژی یانگ[۱۱] به ناحیه صورت متصل هستند، در حالی که شش کانال یین فقط به شکم و قفسه سینه متصل میشوند. کانالهای یین[۱۲] از طریق کانال یانگ متناظر خود بهطور غیر مستقیم به گوش مرتبطاند. آن نقاطی از گوش که نسبت به لمس واکنش نشان میدهند به عنوان نقاط «هشدار یانگ» که نشاندهنده اختلال بیش از حد پاتولوژی یانگ هستند مد نظر میباشند. با این حال، تصاویر طب سوزنی گوش چین باستان، طبق هیچ الگوی سازمانیافته آناتومیکی مرتب نشدهاند؛ بلکه، این نقاط به صورت نقاط مربوط به طب سوزنی در گوش و در یک آرایه پراکنده و بدون هیچ نظم مشخص و منطقی نمایش داده شدهاند.
ریشههای تاریخی طب چینی بهطور جامع در کتاب پزشکی در چین[۱۳]، نوشته پل اونشولد[۱۴] (۱۹۴۳)، به ثبت رسیده است. دیگر متون قابل توجه درباره تاریخ این علم، کتاب تاریخ پزشکی چینی چِنز[۱۵]
(Hsu and Peacher, 1997)، کتاب همگام با امپراطوری زرد[۱۶] نوشته پیتر اِکمن ( ۱۹۹۶) و کتاب چه کسی میتواند اژدها سوار شود؟[۱۷] نوشته هوان و رُز (۱۹۹۹) میباشد.
زمانی که حرفه پزشکی در دیگر نقاط جهان در مراحل ابتدایی رشد خود بود، کاهنان و جادوگران چینی به دنبال راهی بودند تا شر شیاطین که تصور میشد منشأ بیماری هستند، را دور کنند. در چین، فلسفه تائوییسم (دائوییسم)، فلسفه کنفوسیوس و بودا به عنوان بخش لاینفک حرفه مراقبتهای پزشکی، به طب فیزیکی وارد شدند. اشارات استعارهای به نور و تاریکی، خورشید و ماه، آتش و زمین، گرم و سرد و خشک و مرطوب، همگی به درک چینیها از بیماری مربوط میشود. جهان کوچک بشر با جهان بزرگ عالم هستی، که گفته میشد تشابه و تناظر بین جهان مرئی و نامرئی را نشان میدهد، آمیخته شده بود.
درد و آسیب بشر و بیماری او نشاندهنده اختلال در جریان چی («qi» که به صورت «chee» تلفظ میشود) در طول کانالهای انرژی مشخص که مریدینها یا کانالها نامیده میشوند، میباشد. تصور بر این بود که فرو بردن سوزنهای ظریف به نقاط خاص مربوط به طب سوزنی، گردش جریان نامرئی از طریق «سوراخ»های مربوطه در پوست را تسهیل میکند. کتاب هوانگ دی نی جینگ مربوط به امپراطور زرد، ۳۶۰ مورد از این حفرهها را به عنوان نقاط مناسب برای وارد کردن سوزن شرح داده است. اولین اسناد پزشکی چین روی لاکِ لاکپشت و نوار بامبو یافت شده که متعلق به ۴۰۰ سال پیش از میلاد است، زیرا کاغذ تا سال ۱۵۰ میلادی در چین اختراع نشده بود. سوزنهای طب سوزنی ابتدا از استخوان و سنگ و سپس از فلز برنز ساخته میشدند. در ۱۰۲۷ میلادی، مجسمه کاملی از یک مرد برای راهنمایی کارآموزان پزشکی روی برنز طراحی شده بود. نسخهای عینی از این مجسمه برنزی در شکل ۱-۱ نشان داده شده است. روی سطح این مجسمه یک سری حفرهها که منطبق با نقاط طب سوزنی هستند مشخص شده است. طب شرقی، یک سیستم درمانی کامل بر پایه یافتههای تجربی بوده که اثربخشی بالینی نقاط فرو بردن سوزن در طب سوزنی را بررسی کرده است.
طبق گزارش دکتر گونگ سان چِن (Chen and Lu, 1999)، از دانشکده پزشکی نانجینگ، نِی جینگ موارد متعددی از ویژگی های منحصر به فرد و شفابخش گوش خارجی را بیان میکند. به عنوان یک اندام مجزا مدنظر نمیباشد، بلکه با تمام اندامهای بدن، پنج عضو احشایی اصلی (کبد، قلب، طحال، ریه و کلیهها) و شش عضو احشائی فرعی (معده، روده کوچک، روده بزرگ، کیسه صفرا، مثانه، سانجیائو یا گرمکننده سهگانه) به طور نزدیکی مرتبط است. بررسی و ارزیابی گوش خارجی میتواند بروز بیماریهای خاص و بهبود بیماری را پیشبینی کند. طب سوزنی گوش برای درمان اختلالات متعدد از جمله سردرد، بیماریهای چشم، آسم، فلج اعصاب صورت و درد معده استفاده شده است. طبق کتاب هوانگ، (۱۹۷۴) نی جینگ اینچنین گفته است: «هوا و خون از طریق ۱۲ کانال انرژی و ۳۶۵ نقطه دسترسی مربوطه در گردش هستند تا به پنج اندام حسی، هفت منفذ و مغز نفوذ کنند».
علاوه بر این هوانگ متذکر شده است که ظاهراً کانالهای انرژی یانگِ کوچکتر دست به سمت بالا و به سمت پشت گوش امتداد دارند. کانال انرژی یانگ بزرگ پا به گوشه بالایی گوش امتداد مییابد. جریان شش کانال انرژی یانگ مستقیماً از میان گوش عبور میکند، در حالی که شش کانال انرژی یین به کانالهای انرژی یانگ متناظرشان میپیوندند.
بررسی تصاویر و طرحهای مربوط به طب سوزنی سنتی و مدرن در چین نشان میدهد که تنها معده، روده کوچک، مثانه، کیسه صفرا و کانالهای انرژی سان جیائو و همچنین کانال روده بزرگ که در نزدیکی گوش خارجی خاتمه مییابد، در اطراف گوش خارجی جریان دارند. عبارت «کانال انرژی مریدین[۱۸]» در واقع یک عبارت اضافی است، اما هر دو کلمه، متناوباً در متن حاضر استفاده خواهد شد. برخی از مریدینها به عنوان کانالهای فو[۱۹] که حامل انرژی یانگ برای تقویت محافظت از بدن از عوامل بیماریزای خارجی و استرس میباشند، شناخته شدهاند. کانالهای انرژی زانگ[۲۰] که حامل انرژی یین هستند، از اندامهای داخلی مثل قفسه سینه و شکم منشأ گرفته یا به آنها ختم میشوند، اما به سر یا گوش فرستاده نمیشوند. این کانالهای انرژی زمانی که به دست یا پا میرسند، با برقراری ارتباط با کانالهای فو متناظر خود، بهطور غیرمستقیم به نقاط مربوط به طب سوزنی گوش متصل میشوند. گفته میشود جهان کوچک گوش، تطابق و ارتباط پر انرژی با جهان بزرگ کل بدن و جهان کوچک کل بدن ارتباط کیهانی با جهان بزرگ عالم هستی دارد. چینیها اختلالات سلامت را به اختلالاتی در توازن هارمونیک این سیستمهای پرانرژی نسبت میدهند.
شکل ۱-۱٫ نسخه عینی از یک مجسمه برنزی که محل نقاط ویژه طب سوزنی را به وسیله حفرههایی در سطح مجسمه نشان میدهد. (A) نمای روبرو و تمامرخ مجسمه؛ (B) تصویر سر مجسمه از نزدیک.
هوانگ (۱۹۷۴)، درمانهای طب سوزنی گوش برای برخی بیماریها را در یک متن چینی، در سال ۲۸۱ میلادی، با نام نسخههایی برای شرایط غیر منتظره[۲۱] دنبال کرد. در دیگر متن قدیمی نوشته شده در ۵۸۱ میلادی، هزار درمان طلایی[۲۲] گفته شده که یرقان و انواعی از بیماریهای همهگیر با استفاده از طب سوزنی و موکساگذاری در برآمدگی فوقانی مرکز گوش درمان شدهاند. کتاب بررسی هشت کانال انرژی مریدین خاص[۲۳] منتشر شده در ۱۵۷۲، حاکی از این است که شبکهای از کانالهای انرژی یانگ، از بدن، به سر و گوش گسترده شدهاند. بنابراین تصور بر این است که گوش خارجی محل همگراییِ کانالهای مریدین اصلی باشد. کتابی دیگر در همان زمان با نام دروازه اسرارآمیز: معاینه نبض[۲۴] نشان میدهد که هوا (چی) از کلیه با گوش مرتبط است. کتاب معیار تشخیص و درمان[۲۵]، منتشر شده در ۱۶۰۲ میگوید:
زمانی که میزان هوای موجود در ریهها کافی نیست، گوش قدرت شنوایی خود را از دست میدهد. ریهها، هوایی (چی) که در تمام بدن پخش میشود تا در گوش همگرا شود را کنترل میکنند. گوش به خاطر گردش پیوسته و مداوم خون و هوا از طریق این کانالهای انرژی مریدین و از طریق رگها، با همه بخشهای بدن در ارتباط است. انشعابات داخلی و خارجی رگها، عمل اتصال با اندامهای خارجی (دست، پا) برای ایجاد رابطه هماهنگ بین گوش، چهار دست و پا و صد استخوان را انجام میدهد. گوش برای تشکیل یک مجموعه یکپارچه و تفکیکناپذیر به بدن متصل شده است، نظریهای که اساس تشخیص و درمان را شکل میدهد.
کتاب خلاصهای بر طب سوزنی و موکساگذاری[۲۶] در سال ۱۶۰۲ نشان داد که آب مروارید میتواند با استفاده از موکساگذاری به نقاط رأسی گوش درمان شود. این کتاب، استفاده از دو دست برای پایین آوردن لوب گوش برای معالجه سردرد را نیز شرح داده است. تا سال ۱۸۸۸، در طول سلسله چینگ[۲۷]، پزشکی به نام زانگزِن[۲۸]
در کتاب Li Zhen Anmo Yao Shu نشان داد که گوش خلفی میتواند به پنج منطقه تقسیم شود که هر منطقه با یکی از پنج اندام یین مرتبط است. گفته شده است قسمت مرکزی ناحیه خلفی گوش متناظر با ریه است، کنارههای گوش با کبد، ناحیه میانی گوش با طحال، قسمت بالایی با قلب و ناحیه پایینی گوش با کلیهها متناظر هستند. ماساژ لوب گوش برای درمان سرماخوردگی و سوزن زدن لبه مارپیچ آن برای خارج کردن بادهای بیماریزا و رفع انواع کمردردها استفاده میشده است، در حالی که برای درمان سردرد ناشی از باد، گرما و آتش، آنتیهلیکس و آنتیتراگوس (برآمدگی غضروفی گوش خارجی) را تحریک میکردهاند.
طی قرون وسطی در اروپا، پزشکان غربی، در بیماریهای وخیم، به منظور آزاد کردن ارواح شیطانی که گفته میشد عامل بیماری هستند، وریدهای اصلی بیمار را میشکافتند. پزشکان چینی شکلی از خون گرفتن که کمتر وحشیانه بود را انجام میدادند و آن، سوزن زدن پوست طی عمل طب سوزنی برای خروج تنها چند قطره خون بود. یکی از محلهای اولیه مورد استفاده در خون گرفتن، فرو کردن سوزن در قسمت بالای گوش خارجی بود. پزشکان چینی طی طبابت خود، به دنبال توازن جریان چی و خون بودند. پزشکان طب شرقی با بیرون کشیدن روح اضافی (روح شیطانی که باعث بروز بیماری است) یا با جبران نقصان انرژیهای نافذ، طی چند هزار سال در طول سلسلههای هان، سوی، تنگ، سونگ، مغول، مینگ و مانچو، مراقبتهای بهداشتی و سلامت عموم مردم چین را فراهم مینمودند.
با این حال، استفاده گسترده از طب سوزنی در چین طی دهه ۱۸۰۰، یعنی زمانی که چین تحت سلطه قدرتهای امپریالیستی اروپایی قرار گرفت، کاهش یافت. در سال ۱۸۲۲، وزیر بهداشت، فرمان توقف فن طب سوزنی را به همه بیمارستانها در تمامی امپراطوری چین صادر کرد؛ با این وجود استفاده از آن باز ادامه یافت. در حالی که استفاده از روشهای پزشکی غربی بهطور فزایندهای در شهرهای بزرگ چین برجسته و قابل توجه بود، شیوههای مراقبت بهداشتی در مناطق روستایی تغییر بسیار کمتری داشت. کمرنگ شدن اعتقاد به طب سنتی شرقی با شکست ارتش چین در جنگهای تریاک در دهه ۱۸۴۰ همراه بود. تجار بریتانیایی مقادیر زیادی چای، ظروف چینی و ابریشم از چین خریداری کرده بودند، اما این موضوع، زمانی که چینیها متقابلاً محصولات اروپایی را نخریدند، عدم توازن تجاری بزرگی ایجاد کرد. راه حل اروپا برای این مشکل، فروش اجباری تریاک به تجار چینی بود. اگر چه امپراطوری چین واردات این ماده را ممنوع کرده بود، قاچاقچیانی برای واردات مخفیانه تریاک به این سرزمین اجیر شده بودند. هنگامی که مقامات چینی انبار تریاک قاچاق شده از کمپانی هند شرقی انگلیس را به آتش کشیدند، پارلمان بریتانیا از این «حمله به قلمرو انگلستان» به عنوان توجیهی برای اعلان جنگ استفاده کرد. چین احتمالاً مجبور به واردات اسلحه از اروپا میشد و بنابراین به نظر میرسید در جنگ تریاک با انگلستان کاملاً شکست میخورد. چینیها مجبور به پرداخت مبالغ قابل توجهی خسارت برای مواد مخدر از دست رفته به انگلستان شدند و از آنها خواسته شد قلمرو هنگ کنگ به انگلستان واگذار شود. خانههای مصرف تریاک گسترش داده شد و مردم چین اعتماد بنفس خود در اکتشافات پزشکی منحصر بفرد شرقی را از دست دادند. از آنجا که تاجران غربی در اروپا، نسبت به چین سلاحهای قویتری داشتند، این باور بوجود میآمد که پزشکان غربی داروهای قویتری نیز دارند. مقامات دولتی چین، در ۱۹۱۴ و همچنین در ۱۹۲۹، دستور توقف آموزش طب شرقی به علت غیرعلمی بودن آن را صادر کردند. با این وجود، حرفه طب سوزنی ادامه یافت. مقامات چین تحت تأثیر علم غرب و اکتشافات بیولوژیک اروپاییها قرار گرفتند. استفاده از ضدعفونیکنندهها در جراحی که تا حد بسیار زیادی عفونت پس از جراحی را کاهش میداد، توسط اروپاییها وارد شده بود. به نظر میرسید نظریه میکروبی طب غربی نسبت به نظریه انرژی چی ارتباط بیشتری با سلامت داشت. مبلغان مسیحی در چین، از پزشکی غرب به عنوان مظهری از برتری اعتقاد مسیحی خود استفاده میکردند.
با اینحال، در دهه ۱۹۴۰، اروپا درگیر جنگ جهانی دوم شد و در مقایسه با مسیحیت، مارکسیسم با نفوذترین واردات غرب به چین بود. پس از انقلاب کمونیست در ۱۹۴۹، مائو تسه تونگ (که مائو زِدونگ نیز گفته میشود)، به دنبال تجدید حیات روشهای چینی باستان برای بهداشت و درمان بود. طب سوزنی در شهرهای بزرگ چین کاهش یافته و بیمارستانهای بزرگ آن، عمدتا بر پایه طب مرسوم غربی بودند. با این حال، پزشکان در نواحی روستایی چین روشهای درمان سنتی را حفظ کردند. از این شیوههای روستایی بود که مائو قدرت نظامی خود را بدست آورد و در نهایت منجر به تجدید و احیای علاقه به روشهای کلاسیک شرقی شد. اصول عقاید مائوئیست، پیشرفت دیالکتیک علمی طبیعت به عنوان اساسی برای پزشکی سنتی چینی را تقویت کرد. با این وجود، طب سوزنی همچنان مفاهیم انرژی بین یین و یانگ، پنج عنصر آتش، خاک، چوب، آب و فلز و هشت اصل برای تشخیص افتراقی علائم بیماری را در بر میگیرد.
کشف الگوهای رفلکس گوش به وسیله دکتر پل نوژیه بهطور تصادفی در ۱۹۵۸ به چین رسید. این زمان مصادف با تجدید علاقه به روشهای طب سوزنی کلاسیک در مراقبتهای بهداشتی بود. پزشکان پابرهنه (پزشکان غیر متخصص که تحصیلات کمی داشته و در روستاها خدمات اولیه پزشکی را ارائه میدادند) که شش ماه آموزش پزشکی داده میشدند، به راحتی تکنیکهای طب سوزنی گوش را آموزش میدیدند. با مدلهای اندک از نمایش جنین وارونه بر روی گوش، این پزشکان روستا توانستند مراقبتهای بهداشتی را برای مناطق زیادی از چین به ارمغان آورند. آموزش درمانگران غیرمتخصص در مورد نحوه وارد کردن سوزن تنها در آن بخشهایی از گوش که متناظر با نقشه سوماتوتوپیک بدن در حالت وارونه بر روی گوش باشد،کار نسبتاً سادهای بود. اگر چه طب سوزنی گوش، در سراسر چین قبل از فراگیری و آگاهی از رساله نوژیه استفاده میشد، متناظر بودن گوش با نواحی خاصی از بدن بر روی طرحهای طب سوزنی گوش تا قبل از ۱۹۵۸ نشان داده نشده بود. برای مثال، بیمارستانهای استان شاندونگ در ۱۹۵۶ گزارش دادند که توانستهاند التهاب حاد لوزه را با تحریک سه نقطه در مارپیچ گوش که طبق تجربه عوام انتخاب شده بودند درمان کنند. بعدها نقشه گوش به شکل یک بدن وارونه روی گوش خارجی به تصویر کشیده شد.
پس از آگاهی از نموداری که نوژیه در ۱۹۵۸ برای گوش ترسیم کرده بود، حجم وسیعی از بررسیها به وسیله تیم تحقیقاتی طب سوزنی گوش ارتش نانجینگ آغاز گردید. این گروه پزشکی چینی، اثربخشی بالینی روش سوماتوتوپیک برای طب سوزنی گوش را مورد بررسی قرار دادند. این گروه شرایط بیش از ۲۰۰۰ بیمار را ارزیابی و نقاطی از گوش که مطابق با بیماریهای خاصی بودند را ثبت کردند. به عنوان بخشی از تلاشهای مائو تسه تونگ (مائو زدونگ) برای غربیزدایی پزشکی چینی، پزشکان پابرهنه با تکنیکهای طب سوزنی گوش که یادگیری آنها راحت بود، آموزش داده میشدند تا مراقبتهای سلامتی را برای توده مردم فراهم آورند. گونگ سان چن (۱۹۹۵) تایید کرد که تنها پس از اینکه چینیها تصویر جنین وارونه نقاط طب سوزنی گوش ارائه شده توسط نوژیه را فرا گرفتند تغییرات چشمگیر در طب سوزنی گوش رخ داده است. واحد پزشکی بخش نانجینگ ارتش چین، از تمام متخصصان طب سوزنی از سرتاسر کشور برای بررسی و درمان هزاران بیمار با استفاده از اصول سوماتوتوپیک طب سوزنی گوش به صورت داوطلبانه نامنویسی کرد. گزارش این متخصصان از موفقیت طب سوزنی در درمان هزاران بیمار مختلف، رونوشتی علمی از کار نوژیه ارائه داده و استفاده از این روش در پزشکی سنتی چینی را گسترش داد.
مورخ دیگری از طب چینی، هوانگ (۱۹۷۴)، نیز اظهار داشت که در سال ۱۹۵۸ بود که « جنبشی عظیم در مطالعه و کاربرد طب سوزنی گوش در سراسر کشور وجود داشت. در نتیجه، بهطور کلی، نتایج برای چند صد مورد بالینی استخراج شده و محدوده طب سوزنی گوش تا حد زیادی گسترده شده بود». او در ادامه نوشتههای خود اظهار داشت:
برخی افراد شروع به ترویج خطوط تجدید نظر و انتقاد در پزشکی و بهداشت کردند. آنها عقاید اشتباه خود، مانند اینکه پزشکی چینی غیر علمی بوده و ورود سوزن تنها درد را از بین میبرد، اما بیماری را درمان نمیکند را گسترش دادند. از آنجا که انقلاب فرهنگی این عقاید اشتباه را نادیده میگرفت، طب سوزنی گوش، مجدداً در سراسر کشور بهطور وسیعی مورد استفاده قرار گرفت. روش طب سوزنی گوش بر پایه اصول بنیادی وحدت تضادهاست. نوع بشر به عنوان یک ذات متحد و همیشه متحرک مدنظر است. بیماری، نتیجه تنازع بین این تضادهاست. با بکارگیری ایدههای فلسفی برجسته رهبریت مائو، میتوان روحیه انقلابی برای تفکر و انجام روش علمی آزمایش در توضیح و تفسیر طب سوزنی گوش را کسب نمود.
برای خوانندگان مدرن، ممکن است غیرمعمول به نظر برسد که کمونیست، علم بلاغت سیاسی، با یک متن پزشکی درآمیخته باشد، اما باید خاطر نشان کرد که جنگ سرد در دهه ۱۹۷۰ تا حد زیادی چین را از نفوذ و تأثیر غرب جدا کرده است. همچنین، هوانگ تأثیرات متافیزیکی بیشتری در تفکر چینی گنجاند. متن کلاسیک، دروازههای اسرارآمیز: مقالهای بر کانالها و مجراهای انرژی مریدین نشان میدهد که «گوش به واسطه این کانالها و مجراهای انرژی و به دلیل جریان پیوسته انرژی و جریان خون به همه بخشهای بدن متصل است و گوش برای تشکیل یک کل متحد تفکیکناپذیر به بدن متصل میشود».
تحقیقات پزشکی در چین از معرفی ارتباط سوماتوتوپیک طب سوزنی گوش تا کانالهای مریدین کلاسیک دنبال شده است. متخصصان طب سوزنی چینی برای درمان بیماریهای مختلف، به جای وارد کردن سوزن، دانههای کوچک که seed نامیده میشوند را با یک نوار چسبناک روی سطح پوست قرار میدهند. تشخیص از طریق طب سوزنی گوش به عنوان یک راهنما برای توصیه درمانهای گیاهی متنوع چینی بکار رفته است. بر اهمیت سه دسته شرایط بیماری که برای طب سوزنی گوش مناسب بودند، تأکید شده است:
- شرایطی که میتواند با طب سوزنی گوش به تنهایی درمان شود.
- شرایطی که حداقل بخشی از علائم بیماری میتواند بهبود یابد.
- شرایطی که بهبودی از بیماری تنها در موارد فردی دیده میشد.
نقاط طب سوزنی انتخاب شده مطابق با پنج فاکتور انتخاب میشدند:
- مطابق با ناحیهای از بدن که در آن درد یا بیماری وجود داشت.
- شناسایی نقاط مربوط به پاتولوژی گوش که به لمس حساس هستند.
- طبق اصول پایه طب سنتی چینی
- درک فیزیولوژیک برگرفته از پزشکی مدرن غربی
- نتایج آزمایشات و مشاهدات بالینی
پزشک هنگ کنگی، ون[۲۹] مشاهده کرد که بیماران معتاد به مواد مخدر که سابقه طب سوزنی گوش برای علائم پس از عمل جراحی داشتهاند، دیگر به مواد مخدر قبلی، تمایلی نشان نمیدهند. نقاطی از گوش به نام شِن مِن و نقطه ریه که برای کاهش درد استفاده میشدند، اثرات سمی دارو را نیز کم میکنند. به دنبال آن، وِن نمونه بزرگتری از معتادان به تریاک و هروئین که با روش طب سوزنی با الکتریسیته تحریک میشدند را بررسی کرد. تحریک الکتریکی و دو طرفه بین نقطه ریه و نقطه شِن مِن[۳۰] در ۳۹ نفر از ۴۰ معتاد به تریاک منجر به قطع مصرف دارو گردید.
با توجه به اینکه تجار غربی عامل گسترش سوء مصرف مواد مخدر در دهه ۱۸۰۰ در چین بودند، جالب است که درمان چینی طب سوزنی گوش برای اعتیاد به مواد یکی از وسیعترین برنامههای طب سوزنی در غرب است.
اختلاف مشخصی بین الگوهای طب سوزنی گوش شرقی و غربی وجود دارد. تحریفات ممکن است در انتقال نقشههای مربوط به گوش از فرانسه به آلمان، ژاپن و چین بوجود آمده باشد. اشتباهات میبایست به خاطر ترجمه غلط بین زبانها در اروپا و آسیا باشد. به علاوه، بسیاری از مدلها از ساختار پیچ و تاب خورده گوش بسیار نادرست بودند که منبع تحریفات عمده در بین نمودارهای مختلف گوش بودند. با این وجود، چینیها مدعی هستند که از درستی نقاط طب سوزنی گوش مورد استفاده در طرحهای درمانی خود در بین هزاران بیمار مطمئن هستند. کنفرانسهای چینی اختصاص داده شده به تحقیقات پژوهشی در زمینه طب سوزنی در سال ۱۹۹۲، ۱۹۹۵، ۲۰۰۵ و ۲۰۱۰ برگزار گردید. دولت چین، کمیتهای برای استاندارد کردن نام و محل نقاط طب سوزنی گوش منصوب کرد. این کمیته، تعیین محل ۹۱ نقطه از نقاط گوش را مطابق با دستورالعمل داده شده توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO) در ۱۹۹۰ و همچنین توسط فدراسیون جهانی طب سوزنی در ۲۰۱۰ به صورت استاندارد درآورده است.
۱-۴٫ طب سوزنی گوش و اوریکولار مدیسین در غرب
مصر باستان، یونان، رم و ایران: الکساندر واریل[۳۱]، مصر شناس، به صورت مستند نشان داده است که در مصر باستان، زنانی که قصد داشتند دیگر بچه دار نشوند، گوش خارجی خود را با سوزن خراش میدادند یا با حرارت داغ میزدند. گوشوارههای طلا که به وسیله ملوانان مدیترانهای استفاده میشد تنها به عنوان جواهر محسوب نمیشد بلکه به این خاطر بود که گفته میشد این گوشوارهها بینایی را نیز بهبود میبخشند. بقراط، پدر طب یونان، نشان داده است که پزشکان جهت تسهیل انزال و کاهش مشکلات ناتوانی جنسی، سوراخهای کوچکی در سیاهرگ پشت گوش ایجاد میکردند. جالینوس، پزشک یونانی، در قرن دوم، طب بقراط را به امپراطوری رم معرفی کرد. او در میان نوشتههایش در مورد ارزش درمانی حجامت در گوش خارجی و معالجه درد سیاتیک با خراش سیاهرگ واقع در پشت گوش توضیح داده است. پس از سقوط رم، پروندههای پزشکی مصر، یونان و رم بهطور شایستهای در فرهنگ اسلامی خاورمیانه حفظ شد. از جمله این پروندههای پزشکی اسلامی که منابع خاصی برای درمان طبی درد سیاتیک بودند به داغ زدن گوش خارجی اشاره دارند.
اروپای مدرن: از دهه ۱۶۰۰ تا دهه ۱۸۰۰ میلادی، کمپانی هند شرقی هلند، فعالانه با چین تجارت داشت. تجار هلندی علاوه بر واردات ابریشم، ظروف چینی، چای و ادویهجات، فن طب سوزنی را به اروپا برگرداندند. پزشک هلندی، ویلهلم تِن رینه[۳۲]، یک موقعیت شغلی در کمپانی هند شرقی هلند در ژاپن بدست آورد و متعاقباً کتاب طب سوزنی را در ۱۶۸۳ منتشر کرد. دکتر رینه اینطور نوشت که هدف از فرو کردن سوزن به پوست این است که امکان خروج «باد مضر» از بدن فراهم شود. طبق کتاب پزشکی چینی، کلاسیک امپراطور زرد، این «باد» منشأ همه بیماریها بود. علم طب سوزنی چین، به آلمان، فرانسه و بریتانیای کبیر گسترش یافت. جالب است این علم نه تنها به پزشکان اروپایی که به ایالات متحده آمدند انتقال نیافت، حتی اثری از چنین علمی تا زمان حال در هلند باقی نمانده است. با بحث در مورد این موضوع با پزشکان طب سوزنی در ۲۰۱۰ در آمستردام، مشخص شد که تعداد کمی از پزشکان، از پیشگام بودن دکتر تِن رینه در این زمینه آگاه بودند. بیشتر دادههای طب سوزنی آموزشگاههای هلند به دهه ۱۹۷۰ بر میگردد، یعنی تقریبا همان زمانی که آموزشگاههای طب سوزنی در آمریکا این حرفه را شروع کردند.
علاقه علم پزشکی به طب سوزنی برای چندین قرن در سرتاسر اروپا از ۱۶۰۰ تا ۱۸۰۰ میلادی نوسان داشت. گاهی این فن هیجان زیادی را بر میانگیخت و سپس به عنوان یک طب غیرقابل اعتماد و ساخت عوام، کنار گذاشته میشد. پس از آن، گروه جدیدی از پزشکان اروپایی، قدرت درمانی طب سوزنی را به عنوان راه جدید التیام دردها مجددا کشف نمودند. در قرن نوزدهم آکادمی علوم فرانسه، کمیتهای برای مطالعه طب سوزنی منصوب کرد. گوستاو لندگارین از سوئد آزمایشات طب سوزنی را روی حیوانات و افراد داوطلب در دانشگاه اوپسالا در ۱۸۲۹ انجام داد. گزارشهای پراکنده در مورد استفاده از طب سوزنی در نوشتههای پزشکی اروپایی برای چند دهه بعد وجود داشته است.
در اوایل ۱۹۰۰ میلادی بود که علاقه به طب سوزنی یکبار دیگر در اروپا احیا شد. از ۱۹۰۷ تا ۱۹۲۷، جورج سولیه دِمورانت[۳۳]، به عنوان کنسول فرانسه در چین به کار گماشته شد. او با موقعیتهای شغلی خود در نانجینگ و شانگهای، تحت تأثیر کارایی طب سوزنی در درمان وبای همهگیر و بسیاری از بیماریهای دیگر قرار گرفت. سولیه دِمورانت، نی جینگ را به فرانسه ترجمه کرده و کتاب طب سوزنی چینی[۳۴] را منتشر نمود. او روشهای پزشکی چینی را به پزشکان فرانسه، آلمان و ایتالیا آموخت. مورانت «پدر علم طب سوزنی اروپا» به حساب میآید. بر اساس یادداشتهای تاریخی جالب توجه، مجله فرانسوی دانش پزشکی و جراحی[۳۵]، گزارش داد که در سال ۱۸۵۰، ۱۳ مورد متفاوت از درد سیاتیک به وسیله داغ زدن گوش با یک آهن داغ درمان شدهاند. تنها یکی از بیماران تا حد مطلوب بهبود نیافت. با اینحال، هنوز قرن بعد فرا نرسیده بود که پل نوژیه از لیون فرانسه، این روش درمانی جالب توجه را مجدداً کشف نمود.
در ۱۹۵۰، «زخم عجیبی که برخی از بیماران روی گوش خارجی خود داشتند» توجه دکتر پل نوژیه را جلب کرد. او متوجه شد که جای زخم به دلیل داغ کردن آنتیهلیکس گوش توسط یک درمانگر غیرمتخصص که در مارسی فرانسه زندگی میکرد، جهت درمان سیاتیک ایجاد شده بود. ایشان خانم بارین نام داشت. بیماران، متفقالقول اظهار داشتند که بهطور موفقیتآمیزی در عرض چند ساعت، یا حتی چند دقیقه از داغ زدن نقطهای از گوش از درد سیاتیک خلاصی یافتهاند. خانم بارین این روش طب سوزنی گوش را از پدرش آموخته بود که او نیز این روش را از یک مأمور عالیرتبه چینی فرا گرفته بود. نوژیه میگوید:
پس از آن، من خود به داغ زدن گوش اقدام کردم که مؤثر واقع شد، سپس روشهایی که با بیرحمی کمتری همراه بود را امتحان کردم. اگر یک وسیله نوک تیز ساده که دارای قسمت سوزنی شکل باشد، به ناحیه آنتیهلیکس، یعنی جایی که در برابر فشار دردناک است، وارد شود نیز منجر به رهایی از درد سیاتیک میشود.
از آنجا که نوژیه کارهای متخصص طب سوزنی فرانسه، یعنی سولیه دمورانت را بررسی و مطالعه کرده بود در زمینه استفاده از سوزنهای طب سوزنی تجربه پزشکی قبلی داشت. مربی دیگر نوژیه، پزشک هومیوپاتیک سوئیسی به نام دکتر پیر اشمیت[۳۶] بود که ماساژ، مالش ستون فقرات و سوزنهای طب سوزنی را در درمانهای طبیعی خود به کار برد. برخی منتقدان بر این باورند که نوژیه طرحهای خود از گوش را بر پایه ترجمه متون چینی بنا نهاده است، اما همانطور که قبلاً گفته شد، چینیها خود میدانند که تنها پس از یافتههای نوژیه در ۱۹۵۸ بود که آنها نمودارهای سوماتوتوپیک خود از گوش را طراحی کردند. نقل قولی منسوب به کلاود برنارد فیزیولوژیست، بیشتر از نوژیه الهام گرفته است:
برای کشف هرچیز، فرد باید نادان باشد. بهتر است شخص چیزی نداند تا اینکه ایدههای مشخص و ثابتی در ذهن داشته باشد که بر اساس تئوریهایی است که یک نفر بهطور مداوم سعی میکند آنها را تایید کند. یک کشف اغلب یک ارتباط تصادفی و غیر منتظره است که در نظریهای گنجانده نشده است و به ندرت منطقی و اغلب مخالف با ادراک فرد و پس از آن در مخالفت با اسلوب قرار میگیرد.
نوژیه تجربه خود از داغ زدن آنتیهلیکس گوش را با پزشک دیگری، دکتر رنه متیو[۳۷] که میگفت «مشکل سیاتیک یک مشکل مفصل کمری خاجی است» در میان گذاشت. نوژیه حدس زد که ناحیه آنتیهلیکس بالایی گوش متناظر با مفصل کمری- خاجی بوده و کل آنتیهلیکس میتواند بقیه ستون مهرهها را اما به صورت وارونه نشان دهد. «نقطه متناظر سر در گوش پایینترین نقطه خواهد بود. بنابراین گوش تقریبا میتواند شبیه جنین وارونه در رحم باشد.»
در نتیجه نوژیه مسکن درد برای دیگر دردها را نیز بدست آورد. او با استفاده از میکروجریان الکتریکی نامحسوس نتیجه گرفت که رهایی از درد به دلیل واکنش عصبی به درد ناشی از فرو کردن سوزن نیست، بلکه در واقع به خاطر تحریک ناحیه خاصی از گوش است. نوژیه دریافت «برای کشف هر چیز باید هر مرحله از سفر اکتشاف را کامل کرد، انتهای این سفر اکتشاف، انجام دادن سفر اکتشافی دیگر است.»
در ۱۹۵۵، نوژیه دانستههای خود را با دکتر ژاک نیبویت[۳۸]، استاد مسلم طب سوزنی در فرانسه بیان نمود. نیبویت تحت تأثیر این ناحیه رفلکس عجیب گوش قرار گرفت که در هیچ متن چینی توضیح داده نشده بود. نیبویت، نوژیه را به ارائه یافتههایش در کنگره انجمن طب سوزنی مدیترانه در فوریه ۱۹۵۶ تشویق کرد. از حضار در جلسه، دکتر جرارد بخمن[۳۹] از مونیخ آلمان بود. بخمن، یافتههای نوژیه را در ۱۹۵۷ در مجله طب سوزنی اروپا که ارتباط گستردهای با جهان از جمله با خاور دور داشت منتشر کرد.
شکل ۱-۲٫ تصاویر اولیه توسط پل نوژیه که نشاندهنده تناظر بین بدن و نواحی متفاوت گوش میباشد (A) و تصویری از الگوی جنین وارونه که بر روی گوش مجسم شده است (B).
پس از ترجمه این متون از فرانسه به آلمانی، طولی نکشید که سیستم رفلکس گوش نوژیه به وسیله پزشکان ژاپنی شناخته شد و سپس در چین منتشر شد، جایی که این یافتهها در طرحها و نمودارهای طب سوزنی گوش چینی گنجانده شد. نوژیه در نوشتههای خود اظهار داشت که خاستگاه طب سوزنی گوش ممکن است چین یا ایران باستان بوده باشد. تغییر اولیهای که او در ۱۹۵۷ برای طب سوزنی گوش به ارمغان آورد این بود که نقاط طب سوزنی گوش تنها آرایش پراکندهای از نقاط مختلف برای موقعیتهای متفاوت نیست، بلکه یک الگوی جنینی وارونه سوماتوتوپیک از نقاطی از گوش که متناظر با الگوی واقعی فیزیکی بدن است را نشان میدهد. نوژیه (۱۹۷۲)، کار پیشگامانه خود، شرحی بر طب سوزنی گوش، را به سیستم اسکلتی- ماهیچهای اختصاص داد. نوشتههای اولیه نوژیه محدود به موارد زیر است:
«ستون فقرات و دست و پا، زیرا بدن اسکلتی- عضلانی روی گوش خارجی طبق یک الگوی ساده و روشن قابل نمایش است. کاربردهای درمانی بدور از ابهام بوده و باید امکان دستیابی به نتایج متقاعدکننده را برای یک مبتدی فراهم آورد. این امکان وجود دارد که نواحی حساس گوش را لمس و چگونگی ارتباط آن با قسمتهای دردناک بدن را به آسانی شناخت. اولین مرحله در یادگیری نقشه گوش، آشنایی با مورفولوژی گوش خارجی، ترسیم نقاط رفلکس آن و نحوه درمان دردهای ساده از منبع پدیدآورنده آنها را شامل میشود. هر پزشک نیاز دارد که از کارایی این روش نقاط رفلکس گوش از طریق نتایج شخصی متقاعد شود که کار درستی انجام میدهد. در واقع افرادی موفق هستند که میتوانند به سادگی با مشاهده و ثبت بهبود اثری که به شخصه تجربه کردهاند، متقاعد شوند».
شکل ۳-۱٫ طرحهای رفلکس گوش ایجاد شده توسط پل نوژیه که تناظرهای سوماتوتوپیک مغز، نخاع، ساختارهای اسکلتی-عضلانی و اندامهای داخلی به نواحی خاصی از گوش را نشان می دهند.
پس از اینکه نوژیه تصویر نخاع و دست و پا را در نواحی متفاوت گوش ترسیم کرد، طرحریزی اندامهای مربوط به قفسه سینه، اندامهای شکمی و سیستم عصبی مرکزی به گوش خارجی را بررسی نمود. با اینحال، برای این کار به چند سال زمان نیاز داشت تا به این موضوع پی ببرد که گوش خارجی عصبرسانی سه گانه دارد و هر تحریک عصبی تصویر یک بخش از جنین را نشان میدهد: اندودرم، مزودرم و اکتودرم. این نقاط متناظر جنینشناسی برای گوش توسط نوژیه (۱۹۶۸) در کتاب دیگری، راهنمای طب سوزنی گوش، با طرحهای آناتومیکی نشان داده شده توسط دوست و همکارش دکتر رنه بوردیول[۴۰] شرح داده شد.
در ۱۹۷۵، نوژیه با تاسیس سازمان گروه مطالعات پزشکی لیون (GLEM)[41]، ساختاری آموزشی برای تدریس طب مربوط به گوش ایجاد کرد. مجله طب گوش نیز در ۱۹۷۵ به عنوان ابزاری حرفهای برای انتشار مطالعات بالینی طب گوش کار خود را آغاز کرد. در همان سال، دکتر نوژیه، دکتر بوردیول و پزشک آلمانی، دکتر فرانک بهر[۴۲]، برای چاپ نمودار بزرگ آموزشی در مورد موقعیتیابی نقاط گوش، نقاط مربوط به اوریکولار مدیسین، مناسب برای چارت های دیواری با یکدیگر همکاری نمودند. دکتر فرانک بهر، تأسیس آکادمی آلمانی طب گوش که بیش از ۱۰,۰۰۰ پزشک در کار طب گوش آموزش داده است را سازماندهی کرد. در ۱۹۸۱، دکتر رنه بوردیول، تا حدی با نوژیه قطع ارتباط کرد، چون با برخی از تفسیرهای پرانرژی و مبهم نوژیه از درمانها، چندان موافق نبود. متعاقباً، بوردیول (۱۹۸۲) کتاب خود با عنوان اساس طب سوزنی گوش را به رشته تحریر درآورد. این اثر یکی از دقیقترین متون در مورد ارتباط گوش با سیستم عصبی بوده و تصاویر دقیق و حاوی جزییات از گوش خارجی با نشان دادن سیستم اسکلتی- عضلانی، اندامهای احشایی و سیستم عصبی مرکزی را شامل میشود. همکاری و نوآوری نوژیه و بورادیول از ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۱ ادامه داشت، اما متاسفانه ارتباط آنها در دانشگاه پایان خوشایندی نداشت.
نوژیه (۱۹۸۳)، تلاشهای خود را با انتشار کتاب از طب سوزنی گوش تا اوریکولارمدیسین[۴۳] در ۱۹۸۱ در جهت متفاوتی تغییر داد. در این کار، نوژیه تئوری خود از سه فاز سوماتوتوپیک گوش را ارائه داده و در مورد ایدههای خود در مورد انرژیهای شبکهای، مغناطیسی و الکتریکی به بحث پرداخت. با این حال، برجستهترین ویژگی این متن پزشکی توضیحات مفصل و مهم کشف نوژیه در ۱۹۶۶ در مورد یک نبض (پالس) جدید، یعنی رفلکس قلبی گوش (RAC)[44] میباشد. این نبض به این دلیل که بیشتر مرتبط با تأثیرپذیری سیستم عروقی است بعدها به سیگنال اتونومیک (خودکار) عروقی (VAS)[45] تغییر نام داد.
همچنین این نبض به افتخار این اکتشافات نوژیه، توسط بوردیول به نام رفلکس شریانی نوژیه و به وسیله فرانک بهر به نام رفلکس نوژیه نامگذاری شد. در متن حاضر، نبض سیگنال اتونومیک عروقی نوژیه را به اختصار «نبض VAS نوژیه» مینامیم تا با عبارت مقیاس آنالوگ بصری که آن هم به اختصار از حروف “V”، “A” و “S” استفاده میکند اشتباه نشود. یک پزشک طب سوزنی گوش، با نگه داشتن انگشت شست روی شریان اصلی در مچ دست، به دنبال تحریک نواحی متفاوتی از گوش تغییراتی در شکل موج شریانی تشخیص میدهد. یک تغییر مشخص در نبض، پس از تحریک پوست روی گوش وجود دارد. واکنشهای اتونومیک مشابهی با لمس نقاط حساس گوش نیز برای تغییر در پاسخ الکتریکی پوست و گشاد شدن مردمک چشم گزارش شده است. بررسی این واکنش نبض رادیال مچ دست، پایه و اساس بنیادی اوریکولار مدیسین گردید.
نوژیه نشان داد که هر «تحریک محیطی دریافت شده در نبض ابتدا به وسیله مغز دریافت میشود و سپس به وسیله شبکه شریانی انتقال داده میشود». به نظر میرسد تغییرات فیزیولوژیک در گوش، رفلکسی در سیستم عصبی سمپاتیک ایجاد میکنند که یک موج کاردیاک سیستولیک که از دیوار شریانی به بیرون بازتاب میشود را آغاز کرده و به دنبال آن یک موج بازگشتی پسرونده ایجاد خواهد شد. این رفلکس، موج عروقی ثابتی ایجاد میکند که میتواند در شریان زند زیرین حس شود. معاینه و لمس نبض VAS نوژیه برای تشخیص تغییر در دامنه نبض یا شکل موج نبض که ربطی به تغییر در سرعت ضربان ندارد، بکار میرود. نبض VAS نوژیه به عنوان یک رفلکس عروقی- جلدی میتواند با تحریک الکتریکی، از طریق لمس یا لیزر، نه تنها در گوش، بلکه در بسیاری از بخشهای بدن فعال شود.
ابهامات قابل توجه در این زمینه، زمانی بوجود آمد که بنظر میرسید کتابهای بعدی در بحث فازهای نوژیه در مورد گوش با نوشتههای قبلی در تناقض است. کتاب نقاط رفلکس گوش (Nogier et al., 1987)، برخی ساختارهای آناتومیک برای نواحی متفاوت گوش خارجی، غیر از آنچه که در انتشارات قبلی توضیح داده شده بود را مشخص میکند. دقیقترین توضیحات ارائه شده از سه فاز گوش توسط نوژیه در ۱۹۸۹ در کتاب مکمل بر نقاط رفلکس گوش[۴۶] شرح داده شده بود. این متن، ضمیمهای مبنی بر این مسئله بود که در فاز دوم، سیستم اسکلتی – عضلانی از آنتیهلیکس به کونکا یا صدف گوش[۴۷] شیفت پیدا میکند، در حالی که در فاز سوم، نقاط اسکلتی- عضلانی، در تراگوس، آنتیتراگوس و نرمه گوش واقع میشوند. با این وجود، نوژیه برخی از توضیحات نوشتههای قبلی خود را نقض کرد. در مقایسه با معرفی فازها در کتاب از طب سوزنی گوش تا اوریکولار مدیسین[۴۸] (۱۹۸۱) و کتاب مکمل نقاط رفلکس گوش (۱۹۸۹)، جهتگیری افقی فاز دوم مهرهها و جهتگیری عمودی فاز سوم مهرهها را عوض کرد. اگر چه نوژیه توضیح سه فازی را به عنوان وسیلهای برای تطبیق تفاوت بین یافتههای خود و آن چه از چینیها فرا گرفته بود ایجاد کرد، این کار یک نقطه عطف جدی از تصویر اصلی جنین وارونه برای گوش محسوب میشد. پیشنهاد الگوهای سوماتوتوپیک متفاوت روی همان مناطق گوش مشکلات بسیاری را برای پیروان نوژیه موجب گردید، زیرا بسیار مبهم و از نظر بالینی غیر عملی بود.
مخالفت با اوریکولار مدیسین اروپا در دهه ۱۹۹۰ رخ داد (Nogier, 1999). اول اینکه، تئوری سه فازی به وسیله بسیاری از پزشکان طب گوش در فرانسه و اروپا به خوبی پذیرفته نشده بود. دوم اینکه نوژیه اهمیت «انرژی شبکهای» را بدون اینکه دقیقاً آن را تعریف کند، مورد بحث قرار داده بود. او مراکز انرژی چاکرای گفته شده در پزشکی هندوها را بررسی کرد که به نظر میرسید تلاشی غیرعلمی بود. تئوری انرژی نوژیه توسط یک مکتب غیرپزشکی که از اسم نوژیه برای ایجاد فلسفههای محرمانه و مبهمتری درباره درمان بر اساس رفلکس گوش استفاده میکرد، نیز اتخاذ شده بود. بسیاری از متخصصان طب سوزنی در انگلستان، ایتالیا و روسیه ترجیح دادند که دنباله رو طرحهای گوش چینی باشند که محل نقاط رفلکس گوش را در آرایهای نسبتاً متفاوت نسبت به آنچه توسط نوژیه گفته شده بود را ترسیم میکرد. یک حساب بسیار شخصی از توسعه و پیشرفت اوریکولار مدیسین در اروپا درکتاب انسان (موجود در) گوش، نوشته پل نوژیه و پسرش رافائل نوژیه (۱۹۸۵) که او نیز پزشک بود، ارائه شد. رافائل یکی از برجستهترین شخصیتها در آموزش مداوم پزشکان در حرفه اوریکولار مدیسین بود. سمپوزیومهای بینالمللی اوریکولارمدیسین در ۱۹۹۰، ۱۹۹۶، ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ در فرانسه برگزار گردید.
ایالات متحده: بهطور کلی، تاریخچه طولانیمدت طب سوزنی و موکساگذاری تا پس از دیدار رئیس جمهور ریچارد نیکسون در ۱۹۷۲ از جمهوری خلق چین برای آمریکاییها ناشناخته بود. یکی از دستاوردهای آموزشی و پژوهشی ملاقات نیکسون، تاسیس اولین کلینیک طب سوزنی آمریکا در یک بیمارستان رسمی غربی بود. دکتر دیوید برسلر[۴۹] طب شرقی را با اساتید طب سوزنی در ناحیه چینینشین لسآنجلس مطالعه کرد. او قادر بود مدیران بیمارستان دانشکده پزشکی در UCLA را متقاعد کند تا یک مرکز تحقیقاتی بالینی برای ارزیابی علمی کارایی درمانی طب سوزنی راه اندازی نمایند. دکتر ریچارد کرونینگ[۵۰] به عنوان اولین مدیر بخش پزشکی کلینیک تحقیقاتی طب سوزنی UCLA به کار مشغول شد و من نیز به عنوان اولین مدیر بخش تحقیقاتی آنها منصوب شدم.
در آن زمان، من محقق فوق دکترا در موسسه تحقیقات مغز UCLA بوده و در حال بررسی بیحسی ایجاد شده در حیوانات در اثر تحریک، تحت راهنمایی دکتر جان لیبسکیند[۵۱] بودم. پژوهشهای پیشگامانه او در دهه ۱۹۷۰ نشان داده بود که تحریک الکتریکی ناحیه خاکستری دورمجرایی[۵۲] ساقه مغز میتواند واکنش غیرارادی حیوان به محرکهای آزاردهنده را مهار کند (Oleson and Liebeskind, 1978; Oleson et al., 1980a). چیزی که آن زمان بیش از هر چیز جالب بود این بود که یک آنتاگونیست ماده مخدر، مثل نالوکسون میتوانست اثر بیحسی این تحریک مغزی را بلوکه کند – یافتهای که در نهایت در کشف مولکولهای طبیعی آندورفین تسکیندهنده درد نقش داشت. کلینیک طب سوزنی دانشگاه UCLA دقیقاً در پایین یک کریدور طویل از لابراتوارهای عصبشناسی دکتر لیبسکیند واقع شده بود و فرصتی عالی برای مقایسه الگوهای مهار درد مشاهده شده به دنبال تحریک مغز در حیوانات با اثرات کلینیکی تحریک طب سوزنی در نمونه انسانی ایجاد میکرد. در طول آن دوره، اولین دوره تایید شده طب سوزنی برای پزشکان توسط دکتر جو هِلمز تحت حمایت و تایید دانشکده پزشکی UCLA ایجاد شده بود. زمانی که دکتر پل نوژیه در ۱۹۸۱ از آمریکا بازدید نمود، دکتر هلمز[۵۳] سخنرانیهای گوش درمانی دکتر نوژیه را برای حضار آمریکایی ترجمه کرد، زیرا ایشان یکی از افراد دارای تسلط کامل به هر دو زبان انگلیسی و فرانسه و همچنین متخصص در زمینه طب غرب و شرق نیز بود.
اولین پژوهش دابل بلایند (دو سو کور)[۵۴] تشخیصی بر اساس گوش روی ۴۰ بیمار در مرکز کنترل درد دانشگاه UCLA صورت گرفت (Olseon et al., 1980b). ابتدا، تعیین محل درد اسکلتی- عضلانی، توسط یک محقق، پزشک یا پرستار صورت میگرفت. سپس پزشک دیگری، دکتر ریچارد کرونینگ، گوش را در مورد نواحی خاصی که حساسیت و هدایت الکتریکی بالاتری داشت مورد بررسی قرار میداد. بدن بیمار با ملحفهای پوشانده میشد تا قالب بدن او را پنهان کند و به پزشک دوم هیچ اطلاعاتی در مورد محل درد بیمار داده نمیشد. دکتر کرونینگ تنها در مورد اینکه آیا نقطه خاصی روی گوش حساس بود و اینکه آیا آن نقطه هدایت الکتریکی داشت یا خیر، فرد را مورد بررسی قرار میداد. محقق دیگری، اطلاعات نمایشگر دیجیتال نقطهیاب الکتریکی که دکتر کرونینگ روی نواحی مختلف گوش بیمار قرار میداد را ثبت میکرد. هم بیمار و هم پزشک محقق، نقاطی از گوش که مربوط به مشکل بالینی بیمار بود را نمیدیدند. نقاط واکنشی مربوط به طب سوزنی گوش که حساسیت بالا و هدایت پوستی بالایی نشان میدادند با نواحی خاصی از درد یا اختلال فیزیکی در بدن مرتبط بودند، در حالی که نقاطی که واکنشی نشان نمیدادند به نواحی عاری از درد بدن مربوط میشدند. این یافتهها در جدول ۱-۱ و ۱-۲ نشان داده شدهاند.
دکتر مایکل اسمیت[۵۵]، پس از آموزش توسط پزشک هنگ کنگی دکتر وِن (۱۹۷۹)، در ۱۹۷۴ از طب سوزنی گوش برای درمان اعتیاد دارویی، در کلینیک خود در بیمارستان لینکُلن برونکْس جنوبی واقع در شهر نیویورک استفاده کرد. موفقیت کلینیکی این کار او منجر به کاربرد وسیعتر طب سوزنی گوش برای کمک به معتادان دارویی برای بهبودی در ترک مواد تفننی و محرک از جمله مخدرها، کوکائین، الکل و نیکوتین شد. پروتوکل استفاده از پنج نقطه طب سوزنی گوش برای درمان سوء مصرف مواد منجر به تشکیل انجمن ملی طب سوزنی سمیتزدایی (NADA) در ۱۹۸۵ گردید (Smith, 1990).
در کنفرانس اجماع بینالمللی در مورد طب سوزنی، اوریکولوتراپی و اوریکولار مدیسین (ICCAAM’۰۹) در ۱۹۹۹، ۴۰ متخصص بینالمللی طب سوزنی گوش از آسیا، اروپا و آمریکا جهت ایجاد یک توافق جامع در مورد طب سوزنی گوش، به گونهای که در سرتاسر دنیا انجام میشود، گرد هم آمدند. کنفرانس مشابهی در ایالات متحده در ۲۰۰۶ برای توسعه بیشتر این همکاری بینالمللی با روشهای آمریکایی، اروپایی و آسیایی در طب سوزنی گوش برگزار شد. موسسه تایید صلاحیت طب سوزنی گوش (ACI)[56] در۱۹۹۹ برای تایید کارآموزانی که سطح بالایی از مهارت در این زمینه داشتند تأسیس گردید. یکی از اعضای هیئت مدیره ACI، دکتر ریچارد نیمتزو[۵۷]، درمان با طب سوزنی گوش و طب سوزنی بدن را به ارتش آمریکا معرفی و استفاده از طب سوزنی گوش به عنوان بخشی از فرایندهای طب سوزنی برای سربازان عرصه جنگ را آغاز نمود.
شکل ۱-۴٫ تصاویر الگوی سوماتوتوپیک روی گوش خارجی، کاری از تری اولسون[۵۸]، نشاندهنده نمای جنین وارونه (A) و جهتگیری واقعی از بدن سوماتوتوپیک بر روی گوش(B).
شکل ۱-۵٫ مناطق سوماتوتوپیک گوش خارجی که نقاط رفلکس سیستم اسکلتی- عضلانی گوش در بررسیهای تشخیصی منتشر شده در ۱۹۸۰ را نشان میدهد.
جدول ۱-۱ | یافتههای مطالعه تشخیصی UCLA گوش در ۱۹۸۰a. | ||||
ارزیابی تشخیص گوش | ناحیه بدن با درد یا آسیب | ناحیه بدن بدون درد یا آسیب | |||
N | % | N | % | ||
نقطه واکنشدهنده گوش b | ۱۸۵ | ۵/۳۸ | ۶۲ | ۹/۱۲ | |
نقطه غیر واکنشی گوش | ۵۷ | ۹/۱۱ | ۱۷۶ | ۷/۳۶ | |
a تشخیص بر اساس ارزیابی دو سو کور ۱۲ ناحیه از بدن ۴۰ بیمار با اختلالات متفاوت اسکلتی- عضلانی، که ۴۸۰ ناحیه آنالیزی ایجاد میکند.
b کل تشخیص صحیح از ۱۷۶+۱۸۵ از ۴۸۰ مقایسه ممکن که درصد کل تشخیص صحیح ۲/۷۵% را بدست میدهد، که با تست مربع کای با χ۲=۱۲۰، df=1 و p<0.01 از لحاظ آماری معنادار است. |
|||||
جدول ۱-۲ | هدایت الکتریکی و درجه حساسیت نقاط گوش در بررسی UCLA | |||||
ارزیابی تشخیصی گوش | ناحیه بدن با درد یا آسیب | ناحیه بدن بدون درد یا آسیب | معناداری آماری | |||
میانگین | انحراف استاندارد | میانگین | انحراف استاندارد | |||
رسانایی الکتریکی گوش (Aµ) | ۳/۶۰ | ۶/۴۲ | ۶/۳۸ | ۱/۳۳ | ۰/۰۱>p، ۸۱/۸ | |
درجه حساسیت (از ۰ تا ۴) | ۸/۱ | ۳/۱ | ۲/۱ | ۵/۱ | ۰/۰۱>p، ۴۷/۶ | |
نشستهای سازمان بهداشت جهانی با موضوع طب سوزنی گوش: نشستهای سازمان بهداشت جهانی به دنبال استاندارد کردن اصطلاحات علمی مورد استفاده در مجموعه لغات طب سوزنی گوش میباشد. کنفرانسهای اجماع اوریکولوتراپی در چین، کره و فیلیپین از ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۹ برگزار گردید. در نشست سازمان بهداشت جهانی در ۱۹۹۰ در لیون فرانسه، پزشکانی از آسیا، اروپا و آمریکا توافق کردند تا استاندارد کردن نامهای مربوط به آناتومی گوش را به مراحل نهایی برسانند. توافقی عمومی برای تعیین نقاط گوش طبق نمودارهای طب سوزنی گوش چینی و اروپایی حاصل گردید. کنفرانس بینالمللی بعدی در چین در ۱۹۹۵ و در ایالات متحده در ۲۰۱۰ و در فرانسه در ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ برگزار گردید. هدف از این نشستها گرد هم آوردن متخصصان بینالمللی در این زمینه بود. در کنگره بینالمللی در ۱۹۹۴ که راجع به طب گوش و در لیون ارائه شد، نوژیه نشان «پدر اوریکولوتراپی» را دریافت کرد. نوژیه در ۱۹۹۶ درگذشت و یک میراث علمی شگفتانگیز از خود برجای گذاشت. او اکتشافات منحصر بفرد خود در بحث تطابق سوماتوتوپیک گوش خارجی با اندامهای بدن را ارائه و شکل جدیدی از تشخیص نبض را ایجاد کرد و اعتبار پزشکی انرژیهای پیچیده و دقیق بدن را افزایش داد.
شکل ۱-۶٫ عکس تمامی شرکتکنندگان در نشست سازمان بهداشت جهانی سال ۱۹۹۰ در موضوع نامگذاری نقاط طب سوزنی گوش (A) و درشتنمایی تصویر A، که دکتر پل نوژیه و دکتر رافائل نوژیه را در ردیف جلو و دکتر تری اولسون و دکتر فرانک بهر را در ردیف عقب نشان میدهد.
شکل ۱-۷٫ عکسی از تمامی شرکتکنندگان نشست فدراسیون جهانی طب سوزنی (WFAS) در سال ۲۰۱۰ در باب نامگذاری نقاط طب سوزنی گوش که دکتر لی چون هوانگ را در ردیف دوم و دکتر لیکِن ژو، دکتر وینفرد وجاک، دکتر تری اولسون و دکتر بیشاو ژاو را در ردیف عقب نشان میدهد.
۱-۵٫ مقایسه طب سوزنی گوش با طب سوزنی بدن
تفاوتهای تاریخی: ریشههای تاریخی طب سوزنی گوش و بدن در چین، هر دو به بیش از ۲۰۰۰ سال پیش میرسد. با این حال، طب سوزنی بدن از لحاظ کانالهای انرژی مریدین بدون تغییر مانده است، در حالی که طب سوزنی گوش چینی تا حد زیادی به وسیله کشف جنین وارونه توسط پزشک فرانسوی پل نوژیه در دهه ۱۹۵۰ اصلاح شده است. تحقیقات بیشتر، پیشرفتهای جدیدتری در پزشکی سوزنی گوش به همراه داشته است.
کانالهای مریدین یانگ در طب سوزنی: طب سوزنی بدن شامل ۱۲ کانال انرژی مریدین، یعنی ۶ کانال مریدین یانگ و ۶ مریدین یین میباشد که در طول سطح بدن به صورت خطوطی از انرژی، جریان دارند. گفته میشود طب سوزنی گوش مستقیماً با مریدینهای یانگ مرتبط است، اما از نظر عملکرد به این مریدینها وابسته نیست. گوش یک میکروسیستم مستقل است که میتواند بر تمام بدن اثر بگذارد. در پزشکی سنتی چین، سر، نسبت به اندامهای پایین بدن، بیشتر با انرژی یانگ در ارتباط است. روده بزرگ، روده کوچک و مریدینهای سان جیائو از بازو تا سر، معده و مثانه و کیسه صفرا از سر به سمت پایین بدن پخش شده و جریان مییابند. اگر چه مریدینهای یین مستقیماً به گوش خارجی در سر متصل نیستند، اما با یک مریدین یانگ متناظر که به ناحیه سر میرسد ارتباط متقابل دارند.